پوشش محلی زیر تیغ مدهای نوین‌وسکوت مسئولان

زوال نماد اصالت در کهگیلویه‌وبویراحمد؛

پوشش محلی زیر تیغ مدهای نوین‌وسکوت مسئولان

لباس محلی اصیل یاسوجی، نماد هویت و نجابت زنان کهگیلویه و بویراحمد، زیر تیغ مدهای مدرن و بلاگرهای سودجو در فضای مجازی در حال تحریف است. سکوت مسئولان، این میراث ناملموس را در معرض زوال جدی قرار داده است.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس»؛ استان کهگیلویه و بویراحمد، مهد فرهنگ کهن، سرزمینی است که اصالت را در تار و پود لباس زنانه‌اش به نمایش می‌گذارد. لباس محلی زنانه شهر یاسوج، فراتر از یک پوشش، بیانیه‌ای زنده از هویت، نجابت، پوشیدگی، زیبایی و اصالت است که نسل به نسل منتقل شده است.

این پوشش فاخر که هر کوک و هر چینش آن داستانی از حجب و حیا دارد، امروز در کمال ناباوری در معرض یک تغییر شکل خطرناک قرار گرفته است؛ تحولی که لباس اصیل را به ابزاری برای ترویج ناهنجاری‌های مدرن بدل ساخته است.

این زوال تنها به از بین رفتن یک پارچه یا تنها مدل دوخت و شکل ظاهری محدود نمی‌شود؛ بلکه تهدیدی بسیار جدی علیه «میراث ناملموس» جامعه است.

میراث ناملموس شامل سنت‌ها، آداب و رسوم، و هنرهای نمایشی است که به عنوان هویت یک جامعه عمل می‌کند. لباس محلی یاسوج، با تمام ظرافت‌های دوختی و معنایی‌اش، یکی از برجسته‌ترین مصادیق این میراث در جنوب‌غربی ایران است. تضعیف و تحریف آن، به معنای سست‌شدن ریشه‌های هویتی نسل‌های آینده است.

ابعاد فرهنگی و اجتماعی پوشش سنتی

لباس سنتی یاسوج، یک سیستم پیچیده از نمادهاست. رنگ‌ها، طرح‌های گلدوزی که متأسفانه امروزه حذف یا جایگزین می‌شوند، و نحوه پوشیدن چارقد یا لچک، همگی قواعدی نانوشته داشتند که احترام و جایگاه زن در جامعه را تعریف می‌کرد.

این لباس، به طور طبیعی و بدون نیاز به اجبار بیرونی، چارچوب‌های اخلاقی محترمانه‌ای را اعمال می‌کرد. این چارچوب‌ها نه محدودیت، بلکه چارچوب‌هایی برای حفظ کرامت زنان ایل بودند.

سادگی پرشکوه؛ رازهای نهفته در پوشش یاسوج

لباس محلی زنانه یاسوج، از نوع لباس‌های سنتی مناطق کوهستانی ایران، نمادی از انطباق با طبیعت و پایبندی به اصول اخلاقی است. ویژگی‌های این لباس به گونه‌ای است که هم زیبایی بصری را حفظ می‌کند و هم الزامات فرهنگی منطقه را برآورده می‌سازد.

در گذشته هدف اصلی از طراحی سنتی، یعنی دامن‌های گشاد، یقه‌ها و سرآستین‌های گرفته و پوشیده و پیرهن بلند جهت عدم نمایش حجم بدن بود، این سادگی در دوخت، باعث می‌شد تا حرکت زن در محیط کوهستانی تسهیل شده و تمرکز از شکل بدن به سمت کلیت حضور او معطوف شود.

در گذشته، پارچه‌های مورد استفاده، عمدتاً از جنس پنبه یا پشم‌های محلی بود که ضخامت کافی برای حفظ وقار و پوشش کامل را فراهم می‌کردند. فراوانی پارچه در دامن، حرکت زیبایی به آن می‌بخشد که علت وجود این امر ریشه در رقص‌های آئینی و مراسم سنتی نیز داشت، تزئینات معمولاً محدود به یقه، سرآستین‌ها و لبه‌های دامن بود و از زرق و برق افراطی پرهیز می‌شد.

این لباس، به خصوص از طریق سادگی دامن‌های بلند و پوشش کامل مو، همواره نماد «حیا» و «اصالت» زنان این دیار بوده است. هر زن یاسوجی با پوشیدن این لباس، به طور ناخودآگاه، میراث‌دار ارزش‌هایی است که سینه به سینه منتقل شده است.

هجوم پارچه‌های مُدگرا و تغییر الگوها؛ از حجاب تا خودنمایی

متأسفانه، در سال‌های اخیر، این میراث فرهنگی در فضای مجازی با سرعتی نگران‌کننده مورد هجمه قرار گرفته است. این هجمه، محصول مستقیم فرآیند جهانی‌شدن و نفوذ فرهنگ‌های تصویری است که اساساً با ساختارهای فرهنگی بومی در تضادند.

نقش بلاگرهای محلی در تحریف هویت

موجی از بلاگرهای محلی و بعضاً غیربومی، با هدف کسب منفعت و بازدید بیشتر، دست به تحریف این پوشش زده‌اند. این افراد از جذابیت بصری لباس سنتی برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند، اما در این فرآیند، جوهره اصلی آن را قربانی می‌کنند.

باید دانست که تحریف در این امر در واقع دو سطح کلیدی رخ داده است؛ جایگزینی پارچه‌های اصیل و ضخیم با پارچه‌های نازک، براق و اصطلاحاً «فشن» مانند ساتن‌های براق، مخمل‌های نازک یا پارچه‌هایی با درصدهای بالای پلی‌استر که خاصیت پوشش‌دهی خود را از دست داده‌اند. این پارچه‌ها حالت بدن را به وضوح نمایان می‌سازند، و تحریف دوم متوجه نحوه دوخت لباس است که دقیقاً برخلاف فلسفه پوشش سنتی است.

تبدیل نماد پوشیدگی به ابزار نمایش

این دگردیسی، لباس محلی کهگیلویه و بویراحمدی را از یک نماد «پوشیدگی» و «متانت» به یک ابزار «خودنمایی» و «جلب توجه جنسی» تبدیل کرده است. این فرآیند بازتولید فرهنگی، از طریق شبکه‌های اجتماعی به شکلی تصاعدی تقویت می‌شود.

این افراد با کرایه لباس‌های تغییر شکل یافته با قیمت‌های گزاف، تصاویری را منتشر می‌کنند که جوانان و نوجوانان دختر استان را به سوی پذیرش نسخه‌هایی از این لباس سوق می‌دهد که کاملاً در تضاد با مفاهیم نجابت و حیا است که لباس سنتی بر آن بنا شده بود.

خشم خاموش مردم؛ چرا مسئولان در خوابند؟

نارضایتی در میان خانواده‌های اصیل و زنان کهگیلویه و بویراحمدی از این وضعیت گاها در کامنت‌ها و حتی در بطن خانواده‌ها و دورهمی‌ها موج می‌زند؛ ریشه این نارضایتی‌ها از درک عمیق آنها از اهمیت حفظ پیوستگی فرهنگی دارد. زنان کهگیلویه و بویراحمدی به خوبی مطلع‌اند که هویت فرهنگی‌شان قربانی منفعت‌طلبی‌های زودگذر فضای مجازی شده است.

تهدید هویت فرهنگی

باید بدانیم که این موضوع صرفاً یک موضوع مذهبی یا سیاسی نیست؛ بلکه «تهدید هویتی» جدی است. در مناطقی که اصالت فرهنگی سنگ بنای روابط اجتماعی است، تغییر ناگهانی در نمادهای اصلی پوشش می‌تواند منجر به بی‌هویتی نسل جوان شود.

شایان ذکر است بسیاری از مردم منطقه، که لباس محلی را مترادف با نجابت می‌دانند، از اینکه شاهدند که این نماد در معرض نمایش‌های غیراخلاقی قرار می‌گیرد، به شدت ناراحت هستند.

اعتراضات و گلایه‌هایی که شهروندان یاسوجی در این خصوص مطرح کرده‌اند شنیدنی است؛ اظهارات شهروندان نشان از یک شکاف عمیق میان ارزش‌های سنتی و نمایش‌های مدرن دارد.

سکوت متولیان و خلأ نظارتی

نکته تأسف‌بار در این میان، سکوت سنگین متولیان امر است. سازمان‌های متعددی در استان موظف به حفظ میراث فرهنگی هستند، اما گویی این زنگ خطر فرهنگی به گوششان نرسیده یا تعمداً نادیده گرفته شده است.

باید هشدار داد که عدم واکنش رسمی، این پیام را به جامعه ارسال می‌کند که تحریف هویت فرهنگی امری پذیرفته شده و بدون پیامد است، و این امر زمینه‌ساز گسترش بیشتر این روند خواهد بود.

بازگشت به ریشه‌ها

لباس محلی یاسوج، هویت ماست و تحریف آن امری مخاطره‌آمیز است. در شرایطی که فضای مجازی به محلی برای تبلیغ تغییرات فرهنگی بنیادین تبدیل شده است، سکوت مسئولان جایز نیست. حفظ زیبایی‌های فرهنگی نیازمند مدیریت فعال و جسارت در قاطعیت است، نه انفعال منفعلانه آن‌ها.