سخنی با استاندار کهگیلویهوبویراحمد؛
نیمی از صداها غایب از تصمیمهای استاندار
تاریخ شفاهی بویراحمد مملو از نام زنانی است که نه تنها مادران نسلها، بلکه ستونهای تدبیر در بزنگاههای تاریخی بودهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» سهیلا نیک اقبالی فعال اجتماعی وکنشگر محیط زیستی در یادداشتی خطاب به استاندار کهگیلویه و بویراحمد وقتی نیمی از جامعه در سیاستگذاری حضور ندارند سخن گفتن از توسعه پایدار چیزی جز طنز تلخ نیست.
سخنی بااستاندار محترم استان کهگیلویه و بویراحمد
نقدی بر غیبت نیمی از جامعه در جلسات تصمیمگیری استان
جناب آقای استاندار،
تاریخ کهگیلویه و بویراحمد سرشار از نام زنان سترگی است که در بزنگاههای سرنوشتساز، دوشادوش مردان تصمیم گرفته، مقاومت کرده و مسیر تاریخ را تغییر دادهاند. از روایتهای پرافتخار بیبی مریم بختیاری گرفته تا زنان گمنامی که در دل ایل و عشیره، ستون خرد و پایداری بودهاند، «مدیریت زنانه» همواره در تار و پود فرهنگ این قوم تنیده شده است.
با این حال، غیبت چشمگیر زنان در نشست اخیر معتمدین استان با جنابعالی که با هدف بررسی چالشها و برنامهریزی برای سفر ریاست محترم جمهوری برگزار شد، پرسشی بزرگ را پیش روی افکار عمومی گذاشته است:
چرا زنان، که نیمی از جمعیت و ظرفیت این سرزمیناند، در دایره تصمیمسازی غایباند؟
نقش تاریخی زنان در کهگیلویه و بویراحمد
جامعهی این استان بر بنیاد احترام به خرد جمعی و مشارکت خانوادگی شکل گرفته است. زنان ایل، هرچند در بسیاری از دورانها از آموزش رسمی محروم بودهاند، اما به درستی میدانستند چگونه تصمیم بگیرند، بحران را مدیریت کنند، و در مناسبات اجتماعی، اقتصاد محلی و حتی سیاست ایلی اثرگذار باشند.
تاریخ شفاهی بویراحمد مملو از نام زنانی است که نه تنها مادران نسلها، بلکه ستونهای تدبیر در بزنگاههای تاریخی بودهاند.
حذف چنین میراثی از عرصه تصمیمگیری رسمی، در حقیقت حذف نیمی از حافظه فرهنگی و عملی این سرزمین است.
چرا زنانی از دیار سادات محمودی، لوداب، مارگون، دیشموک، زیلایی و دیگر مناطق استان که روزگاری با گرو گذاشتن چارقدشان خون را اصلاح میکردند و صلح میساختند، امروز در چنین نشستهایی جایشان خالی است؟
آیا صدای آنان دیگر شنیده نمیشود؟
در علم مدیریت معاصر، یکی از شاخصهای کلیدی توسعه پایدار، میزان مشارکت واقعی زنان در تصمیمسازی و سیاستگذاری است.
توسعهای که بر پایه برابری فرصتها و مشارکت اجتماعی شکل نگیرد، هرگز پایدار نخواهد بود.
از این منظر، غیبت کامل زنان در جلسهی ۲۰۰ نفره معتمدین، نه فقط یک خطای فرهنگی یا اخلاقی، بلکه نقص مدیریتی جدی است.
مدیری که به توسعه پایدار و کارآمدی باور دارد، میداند تنوع جنسیتی در هیئتهای مشورتی موجب افزایش کیفیت تصمیمها و کاهش خطای جمعی میشود.
سؤال اساسی اینجاست: چرا چنین اصل بدیهی نادیده گرفته شد؟
آیا مدیران زن استانداری نسبت به این حذف خاموش سکوت کردهاند؟
و چرا بانوان روسای ستادهای آقای دکتر پزشکیان در استان، نسبت به چنین موضوع مهمی بیتوجه ماندند؟
یک مدیر موفق، در چشمانداز خود توسعه پایدار را هدف قرار میدهد؛ توسعهای که در آن عدالت اجتماعی، توازن محیطزیست و مشارکت برابر افراد رعایت شود.
وقتی نیمی از جامعه در سیاستگذاری حضور ندارد، سخن گفتن از توسعه پایدار چیزی جز طنز تلخ نخواهد بود.
جناب آقای استاندار،
تاریخ این سرزمین به ما آموخته است که در کنار هر ریشسفید، زنی بوده که او را به تصمیم درست راهنمایی کرده.
در میان این قوم، هنوز بیبی مریمهای بسیاری زندگی میکنند؛ زنانی که اگر مجال یابند، مشعل پیشرفت را در دست خواهند گرفت.
بیاعتنایی به صدای آنان، بیتوجهی به نیمی از جامعه است — همان نیمی که ستون اقتصاد خانواده، حافظ فرهنگ و موتور محرک آموزش و رسانهاند.
تصمیم امروز شما در انتخاب همراهان و مشاوران، معیاری خواهد بود برای سنجش نگاهتان به عدالت، توسعه و آینده.
و در پایان،
اگر زنان دنیا را میچرخاندند،
هیچ جنگی وجود نداشت.