رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
دوشنبه 1403/07/02 Monday - 2024 23 September الاثنين ، 20 ربيع الأول ، 1446
ساعت
به استقبال کنگره ۱۴۰۳کهگیلویه‌وبویراحمد؛

شهید علي ويس جلالي بیت المال مسلمانان را متعلق به همه می‌داند و استفاده شخصی از آن را حرام دانست.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» شهید علي ويس جلالي سال ۱۳۳۵  در روستاي ديل چشم به جهان گشود و دوران ابتدائي را در ديل با موفقييت به پايان رسانيد تا اينكه براي تحصيلات دبيرستان به شهر گچساران عزيمت کردو مشغول تحصيل شد.                                                                                 

شهید داراي استعداد فراوانی بود در دانشسراي مقدماتي ثبت نام كرد و در بين دانشجويان رتبه خوبي كسب كرد البته اشتغال به تحصيل وي در دانشسراي مقدماتي بعلت استعداد زيادش براي وي و اقوامشان نگران  كننده بود و انتظار داشتند كه در دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي  مشغول تحصيل و حتي مدرس دانشگاه شود .

پس از اتمام دوره دانشسراي مقدماتي در روستاي  لوداب مشغول به تدريس گرديد. در سال 52 وارد جريانات سياسي شد و فعاليت‌هاي خود را از طريق گوناگون بر عليه رژيم منحوس پهلوي شروع کرد و شهيد با توجه به اينكه يك خطيب به‌تمام معنا بود در بيشتر مجالس به سخنراني بر عليه رژيم مي‌پرداخت كه نام و كلام ايشان زبانزد اكثر افرادي كه به‌عنوان شنونده شركت مي‌كردند بود.

نبروهاي رژيم در تعقيب وی بودند اما تيزهوشي شهيد هيچ وقت به نیروهای رژيم فرصت نداد كه ايشان را دستگير كند و به افشاگري بر عليه رژيم همچنان ادامه مي داد .

شهيد مدتي به عنوان مدير دبستان ديل مشغول خدمت گرديد كه مردم شهيد پرور ديل نسبت به زحمات وی كاملاً آگاهی دارند.

 سپس به‌عنوان مسئول آموزش و پرورش چرام مشغول خدمت گرديد كه خدمات ارزنده وی زبان زد عام و خاص آن منطقه مي‌باشد، پس از چند سال شهيد ب‌عنوان مسئول آموزش اداره آموزش و پرورش شهرستان گچساران مشغول انجام وظيفه گرديد كه خدمات وی هنوز زبانزد پرسنل آموزش و پرورش است.

شهيد در كنار مسئوليت‌هايي كه داشتند عضو شوراي مركزي در نهضت سواد آموزي هم بودند كه جهت محو بي‌سوادي زحمات طاقت‌فرسايي كشيده‌اند وي با توجه به مسئوليت آموزش، خود به‌عنوان يكي از دبيران بينش ديني در دبيرستان‌هاي شهرستان گچساران مشغول تدريس بود كه دانش آموزان هنوز مهر و محبت و عطوفت و مهرباني و تسلط و آگاهي وی را فراموش نكرده‌اند و هنوز از  وی به‌عنوان دبير نمونه ياد مي‌كنند و بعد از او دبيري به اين شايستگي نديده‌اند و نخواهند ديد.

با شروع جنگ تحميلي شهيد چندين بار راهي جبهه حق عليه باطل گرديد و تا اينكه در تابستان 66به يكي از دوستانش گفت كه در اصل تحصيلی جديد در پيش دارم، يكي جهت ادامه تحصيل و تكميل تحصيلات و دوم به جبهه اعزام شوم .

با آگاهي كامل و آن ذوق و شوق كه به شهادت داشت و بعضي اوقات در مراسم شهدا سخن از شهيد و شهادت  مي‌گفت و خود هم به استقبال آن مي‌رود و   25آذرماه 66 در حين ماموريت كردستان به اهواز در يك حادثه رانندگي شربت شهادت را نوشيد و داغي بزرگ بر دل همكاران و فاميلان گذاشت كه تا ابد فراموش ناشندني است.

وی  به لحاظ تقوا فردی، اجتماعی، علمی و سیاسی بود به‌گونه‌ای که برای دیگران الگو شده بود، این شهید در طول زندگی پر برکت خود با سادگی خاصی در یک خانه محقر با کمترین اثاثیه و لوازم زندگی می‌کرد و همیشه دیگران را به تقوا و ورع توصیه می‌کرد،گریه او در محضر معبود، عرشیان به وجد می‌آورد  و در تواضع و فروتنی بی‌نظیر بود.

او در طول زندگی خود در خدمت محرومین بود،همه‌جا و همه ساعات در فکر مظلومین وستمدیدگان بود و به همین خاطر تمام اقشار جامعه بخصوص محرومین در غم جانکاهش چه عزاداری که نکردند و چه برسر و سینه خود که نزدند، چون در اکثر جاها کمک‌هایی به فقرا و مستمندان می‌کرد و این کمک‌ها به نحوی بود که کسی از آن با خبر نمی‌شد در حالی که فرد در محرومیت به سر می‌برد.

تعهد شهید نسبت به کار همراه با صداقت

شهید از صبح تا پاسی از شب به کارهای می‌پرداخت که اکثر افرادی که با وی کار می‌کردند و ارتباط خانوادگی داشتند اظهار دارند که ن خداوند توانایی و قدرتی همراه با سوز جهت خدمتگذاری به مردم، در درون وی قرار داده بود که خستگی برای وی مفهومی نداشت.

نگهداری از بیت المال مسلمین

شهید بیت المال مسلمانان را متعلق به همه دانست و استفاده شخصی از آن را حرام می‌دانست. یک‌مرتبه که وی رئیس آموزش و پرورش چرام بودند، با چند نفر از برادران آموزش و پرورشی جهت کارهایی به گچساران حرکت کردند، در بین راه در روستای دیل که خانواده وی حضور داشتند زمان شام بود که وی می‌گوید که شام در منزل صرف کنیم و سپس به گچساران برویم که قبول می‌کنند اما شهید شرط می‌گذارد که پهلوی این امام زاده که ما ایستاده ایم دیگر حق نداریم ماشین اداره را همراه خود ببریم چون می خواهیم کار شخصی انجام دهیم همراهان قبول می‌کنند و حدود ۸۰۰  متر پیاده روی می‌کنند اما از ماشین بیت المال استفاده نمی‌کنند و مرتبه دیگر وی وارد یکی از نهادها می‌شود و زمانی‌ که می خواهد از آنجا خارج شود مسئول آن نهاد می‌گوید که دکمه پیراهنت افتاده و آن را با سنجاق ببندید، شهید می‌گوید حاضرم پیراهنم دکمه نداشته باشد اما حاضر نیستم از مال بیت المال استفاده کنم.

مدیریت شهید: شهید از یک مدیریت و استعداد فوق العادهای برخوردار بود از لحاظ برنامه ریزی و کنترل سازماندهی استعداد عجیبی داشت که در تمام جزئیات و کلیات اداره تحت نظر اطلاعات کافی داشت.

یکی از خصوصیات مهم شهید این بود که در حین کار با هیچ کسی رو دروایسی نداشت و تحت تأثیر هیچ جوی و خطی قرار نمی گرفت و آنچه حق بود انجام میداد ولو اینکه به ضرر نزدیکترین فرد خودی باشد.

شهید علاقه خاصی به فرزندان شهدا و حتی یتیمان داشت ودر هر فرصت ممکن به اشکال گوناگون آنها را مورد نوازش قرار می داد شاید می دانست که روزی فرزندان خود یتیم و بی سرپرست می شوند. خدایا تو شاهد باش که هنوز خضوع و خشوع و تواضع شهید از یادمان نرفته این را بعنوان جلودار و الگو خود قرار می دهیم. خواستم مطلب را به اینجا ختم کنم اما دیدم دفترچه خاطرات شهید در کنارم قرار دارد و گفتم چند کلامی از بیانات و خاطرات خود شهید ذکر کنم شاید ادای دینی کرده باشیم.

شهید  درباره مرگ نوشته است:من از اندیشه مرگ ترسی ندارم و شنیدم نام مرگ بر من دشوار نیست زیرا مرگ خوابی است آرام که در آن دردی وجود ندارد زندگانی انسان را علیل می سازد و مرگ او را شفا می بخشد.

درباره لوحه قبر می‌نویسد: من برای کسانیکه در راه آئین و دین ستمدیده و مظلوم از دست رفته اند در بسیاری از شبها تا صبح گریسته ام و این بار اول نیست که ستارگان سحری چشمان مرا اشک آلود می کنند که حاصل دارد این طول عمر که آدم هر روز لوحه قبر تازه ای ببیند که متعلق به یکی از دوستان شد که بی گناه، و چون خواسته به راه حقیقت برود کشته شده است.

خدایا این کشور زادگاه و ملجائی نیست و جوانان شجاع و با شهامت و حقیقت گرما، یکی پس از دیگری دچار آتش نامردان رژیم پهلوی شده و میشوند و قلب سوخته و خون آلود خود را روی دست گرفته به دیوان عدالت تو رو می آورند.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط
نظرات

آخرین اخبار