رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
یکشنبه 1404/06/23 Sunday - 2025 14 September الأحد ، 22 ربيع الأول ، 1447
ساعت
1404-06-23 00:25 شماره خبر : 15770
از اشک‌های "شایان" تا گلایه شهروندان؛

معضل غیرقابل حل پدیده رو به رشد دست‌فروشی در یاسوج، این روزها شهروندان را به ستوه و مسئولان را به چالش کشیده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» هر روز قبل از خروس‌خوان و بازشدن درب مغازه‌های شهر بساط میوه‌هایشان را از شهر مادوان تا مرکز شهر یاسوج با پیکان بار علی حمل می‌کنند، با رسیدن به میدان شهدای نیروی انتظامی (فلکه ساعت) برخلاف دیگر دوستان و همکاران خود آرام و بی‌صدا بساط کوچکش را پهن کرده و مشغول می‌شود.

دو سینی بزرگ با محتوای هلو و سیب و در گوشه دیگر بساطش نیز یک تُنگ متوسط پلاستیکی پُر از گل‌های نرگس که البته این در طول هفته‌ها متفاوت بوده و ممکن است در هفته‌های آینده با شروع فصل مدارس جای سیب‌های سبز و هلوهای قرمز و صورتی‌اش را دفتر، خودکار، لوازم‌التحریر و یا هر چیزی که بتواند برایش کمی درآمد داشته باشد بگیرد.

شایان با صدایی آرام و از روی خجالت مردم را به خرید اجناسش دعوت می‌کند، عابران نیز گاهی با لبخند جنسی خریده، گاهی با بی‌اعتنایی عبور کرده و گاهی نیز با تَشَر از خجالتش درآمده و از کنارش عبور می‌کنند.

نه سقف و سایه‌بانی برای نجات از سرما و گرما وجود دارد و نه فصل تابستان و یا زمستان و تعطیلی و بازگشایی مدارس فرقی می‌کند به‌هرحال شایان باید برای تهیه نان به‌موقع و پیش از رسیدن دیگر همکاران و گرفتن جای خوب برای فروش بهتر در محل کارش حضور داشته باشد.

از خروس‌خوان تا بوق سگ با ترس‌ولرز از سَررسیدن مأموران شهرداری و اعتراضات مردم به دنبال یک‌لقمه‌نان حلال‌اند، این بارشایان ۱۴ساله با دودلی و اما و اگر شروع به درد و دل کرده و با ناراحتی بیان می‌دارد: ولی نگویید که من گفتم از من اسمی نبرید، دردها و مشکلاتی ناراحت‌کننده و به‌ظاهر بدون راه‌حل که روحش را آزار می‌دهد.

این پایگاه خبری پیگیری معضلات و مشکلات شهری و مردمی و انعکاس آن به مسئولان جهت برطرف‌کردن آنان را رسالت خود می‌داند؛ ازاین‌رو اقدام به رسانه‌ای کردن مشکلات شهروندان می‌کند.

خبرنگار میدانی گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» به گفتگو با دست‌فروشان و شهروندان پرداخت تا مشکلات، معضلات، مطالبات، نظرات، پیشنهادها و انتقادات آنان دراین‌خصوص را بشنود.

شایان دست‌فروش یاسوجی با اظهار ناراحتی گفت: از این‌که مجبورم هر صبح ساعت ۶ بیدار شوم و به این محل بیایم و تا ساعت ۹ شب در این شهر برای فروش چند کیلو میوه و یا چند شاخه گُل وقت بگذرانم از نگاه‌های مردم و حرف‌هایشان ناراحت خسته شده‌ام، چرا که بچه بزرگ هستم و مجبورم برای تأمین معاش خود و خانواده ۷ نفری‌مان کمک‌حال پدرم باشم.

وی بیان داشت: پدرم ناتوان شده است و دیگر مثل گذشته توان کارکردن در مزارع و باغات و گلخانه‌های مردم را ندارد، اکنون من باید برای تأمین نان شبمان به او کمک کنم، حرفه خاصی بلد نیستم تنها کاری که از دستم برمی‌آید دست‌فروشی است.

شایان افزود: هر روز از ترس مردم و اعتراض‌هایشان و از طرفی نیز از ترس جمع‌شدن بساطمان توسط مأموران شهرداری با فشار روانی به فروش وسایل خود می‌پردازیم که این برایمان دردآور است، ما مجبوریم به ادامه این کار اگر مجبور نبودیم تن به چنین خفت‌هایی نمی‌دادیم.

وی افزود: من از اینکه از دیگران به‌خاطر فروش وسایلم حرف بشنوم ناراحت می‌شوم، چند روز پیش خانمی بود که کنار ما ایستاد و با اعتراض گفت: چرا شما را از این شهر جمع نمی‌کنند؟ اگر ما را جمع کنند ما برای تأمین معاش خود و خانواده‌هایمان چه کنیم؟

شایان گفت: من نمی‌توانم گدایی کنم به‌جای گدایی که باعث بی‌آبرویی خود و خانواده‌ام می‌شود تصمیم گرفتم فروشندگی کنم این تقصیر من نیست که جای درستی برای هزاران دست‌فروش این شهر در نظر نگرفته‌اند.

وی بیان داشت: شما بگویید من و امثال من برای تهیه نان حلال باید چه کنیم؟ آیا چاره دیگری جز این کار برایمان مانده است؟ شما بگویید آیا جایی برای ما در نظر گرفته شده و از ما مالیات خواسته‌اند که ما به آن‌جا نقل‌مکان نکرده باشیم؟ ما همیشه شنیده‌ایم که مردم از مسئولان درخواست دارند ما و بساطمان را جمع کنند و رسانه‌ها همیشه از معضلات ما می‌گویند بله بساط ما سبب سلب آسایش و البته کثیف‌کاری در سطح شهر می‌شود؛ ولی چاره چیست؟

موسی نصرتی از شهروندان یاسوجی گفت: هر روز با این صحنه مواجه می‌شویم، از این پیاده‌روی ۲ متری یک‌گوشه خودشان نشسته‌اند، یک‌گوشه دیگر بساطشان پهن‌اند یک گوش دیگر وسایل مغازه‌داران چیده شده اصلاً جایی در این پیاده‌رو برای عبور عابران گذاشته‌اند؟

وی افزود: ما کاری با کارکردن آن‌ها و نان درآوردنشان نداریم ما فقط می‌گوییم کاش کمی انصاف داشته باشند و لااقل کمی جا برای عبور ما بگذارند، اکثر اوقات مجبوریم از خیابان به‌جای پیاده‌رو استفاده کنیم.

فاطمه سینایی گفت: از ابتدا تا انتهای خیابان‌ها و پیاده‌روهای این شهر دست‌فروشان با بساط میوه، گل، فال و... نشسته‌اند جایی برای عبور نگذاشته‌اند من مجبورم بچه‌های خردسالم را از وسط خیابان عبور دهم.

وی بیان داشت: چرا مسئولان فکری به حال دست‌فروشان و شهروندان نمی‌کنند؟ از بوی بد و متعفن جوی‌های کنار دستشان حالمان به هم می‌خورد، رنگ پیاده‌روها کاملاً سیاه و کدر و کثیف شده است. بیشتر شبیه میدان میوه و تره‌بار است تا مرکز شهر!

سهراب درخور گفت: کجای دنیا را دیده‌اید این‌گونه باشد؟ فقط یاسوج شهر بی‌نظمی است، کسی جرات نمی‌کند به دست‌فروشان بگوید بالای چشمتان ابرو برایشان چاقو درمی‌آورند!

وی بیان داشت: شهرداری باید فکری به حال دست‌فروشان کند، با این وضعیت اصلاً نمی‌توان در شهر روزمرگی داشت، پیاده‌رو که جای کاسبی نیست ساماندهی‌شان کنند!

یکی از پاکبان یاسوجی گفت: هر صبح ما با حجم زیادی از باقی‌مانده‌های میوه و کارتون و... که بوی بدی گرفته‌اند در مرکز اصلی شهر مواجه هستیم.

وی افزود: لااقل آشغال‌هایشان را در سطح زباله شهری بیندازند، این زباله‌ها را که سبب ایجاد بوی متعفن و پُرشدن جداول می‌شود را نباید این‌گونه بی‌خیال در جدول‌ها رها کنند، دست‌فروش‌ها کمی به فکر شهر و جلوه بصری آن‌هم باشند.

هنوز ماه‌های زیادی از انتشار خبری مبنی‌بر اعتراض مردم و کَسَبه بازار بر عدم ساماندهی دست‌فروشان از این پایگاه خبری نمی‌گذرد، خبری همراه با پاسخ مسئولان مبنی‌بر قول و قرارهایی جهت ساماندهی آنان، معضلی روبه‌رشد و جدی که این روزها دغدغه کَسَبه، شهروندان، پاکبانان و... در سطح شهر شده است.

مطالبه‌ای جدی از سوی قشرهای مختلف در سطح شهر که مسئولان را در ماه‌های گذشته مجبور به برخورد و جمع‌آوری بساط دست‌فروشان کرد. اما آیا جمع‌آوری بساط آن‌ها چاره‌ساز بود؟ وعده‌هایی بی‌پایان د محافل و گزارشات خبری که هیچ‌کدام جامعه عمل پوشانده نشد.

طی سال‌های اخیر بساط دست‌فروشی در سطح شهر یاسوج و نقاط مختلف آن اعم‌از: جمعه‌بازار، هفت‌تیر، شصت‌متری، بازارروز، فلکه ساعت و... به شکل قارچ‌گونه‌ای درحال‌رشد است، مسئولان می‌بایست برای رفع این معضل چاره‌جویی کنند.

باید در نظر داشت که دست‌فروشی یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌های کسب‌وکار و ریشه در تاریخ و تمدن جهان دارد، کسب‌وکاری آسان بدون نیاز به مهارت خاص که نقش به سزایی در ایجاد و تأمین اقتصاد خانوارها دارد.

ازاین‌رو باید گفت شاید تنها چاره رفع و حل این معضل درنظرگرفتن مکانی مشخص مختص دست‌فروشان است.

اما راه‌حل چیست؟

باوجوداینکه دست‌فروشی یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌های کسب‌وکار و راهی برای تأمین معاش بسیاری از خانواده‌هاست، ساماندهی آن امری ضروری است. 
شاید تنها راه‌حل، درنظرگرفتن مکانی مشخص و مناسب برای فعالیت دست‌فروشان، در کنار نظارت دقیق و رفع مشکلات شهری باشد تا هم دست‌فروشان بتوانند با عزت‌نفس کسب روزی کنند و هم شهروندان از امکانات شهری به طور شایسته بهره‌مند شوند.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط
نظر شما
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!