پرهیز از دو قطبی‌سازی در مسئله سدها

اصفهان و یاسوج در میانه میدان؛

پرهیز از دو قطبی‌سازی در مسئله سدها

کارشناسان و فعالان مدنی هشدار می‌دهند مسئله سد سازی ماندگان و خرسان 3 در حال تبدیل شدن به میدانی برای قطبی‌سازی استانی است، حال آنکه مسئله آب باید در چارچوب منافع ملی و با محوریت توسعه پایدار مورد بررسی قرار گیرد.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» در پی تجمع آرام و مدنی شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی در مقابل استانداری این استان، موضوع ساخت سدهای ماندگان و خرسان ۳، بار دیگر به کانون بحث‌های ملی تبدیل شده است. 

این در حالی است که کارشناسان و فعالان محیط زیست هشدار می‌دهند این پروژه‌ها می‌توانند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای زیست‌بوم حساس زاگرس داشته باشند.

اعتراض مدنی؛ نماد بلوغ اجتماعی

در روزهای اخیر جمعی از مردم نگران استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور آرام در مقابل استانداری، مخالفت خود را با اجرای این پروژه‌ها اعلام کردند. 

این تجمع که در فضایی کاملاً مسالمت‌آمیز برگزار شد، نشان‌دهنده ظرفیت بالای جامعه ایران برای بیان مطالبات از مسیرهای مدنی است. نقش نیروهای انتظامی در تأمین امنیت این گردهمایی نیز نمونه‌ای از تعامل سازنده بین مردم و دستگاه‌های اجرایی بود.

زاگرس؛ ریه تنفسی ایران در خطر

منطقه اجرای پروژه‌های ماندگان و خرسان ۳ از حساس‌ترین زیست‌بوم‌های زاگرس محسوب می‌شود؛ بر اساس مطالعات کارشناسان محیط زیست، اجرای این پروژه‌ها می‌تواند موجب نابودی پوشش گیاهی، جابه‌جایی گسل‌ها، تخریب زیستگاه‌های حیات وحش و تهدید تنوع زیستی شود؛ زاگرس نه تنها منبع اصلی تأمین آب شیرین بسیاری از استان‌هاست، بلکه نقش کلیدی در پایداری اقلیمی ایران دارد.

توسعه پایدار؛ راه حل فراستانی

کارشناسان تأکید می‌کنند مسئله آب باید به عنوان یک «مسئله ملی» مورد توجه قرار گیرد و از تبدیل شدن به موضوع رقابت‌های استانی پرهیز شود.

مردم کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان نه رقیب که هموطنانی با دغدغه‌های مشترک هستند. تضاد اصلی بین «توسعه غیرپایدار» و «توسعه پایدار»است، نه بین استان‌های مختلف.

هشدار کارشناسان؛ پیامدهای فراستانی پروژه

بر اساس ارزیابی‌های انجام شده، پیامدهای زیستمحیطی این پروژه‌ها می‌تواند کل کشور را تحت تأثیر قرار دهد:کاهش تاب‌آوری زیست‌بوم زاگرس در برابر تغییرات اقلیمی؛ تشدید روند خشکی در غرب و جنوب غرب کشور و تخریب عرصه‌های طبیعی که نقش حیاتی در تغذیه آبخوان‌ها دارند.

پیامدهای اجتماعی-انسانی؛تهدید هویت و معیشت جوامع محلی

پروژه‌های سدسازی در منطقه زاگرس با مخاطرات جدی اجتماعی همراه است؛ جابه‌جایی اجباری جوامع بومی،  نسل‌هایی که قرن‌ها در پیوند با طبیعت زاگرس زیسته‌اند.

گسست فرهنگی؛ قطع ارتباط عاطفی و تاریخی با زمین‌های آبا و اجدادی، تحمیل وابستگی، تبدیل جامعه خودکفای محلی به جمعیت نیازمند به کمک‌های دولتی، نابودی معیشت پایدار؛  از بین رفتن کشاورزی سنتی و دامداری همساز با طبیعت.

پیامدهای اقتصادی؛ پرسش‌های جدی درباره توجیه پذیری مالی

هزینه‌های پنهان؛ افزون بر هزینه احداث، سالانه ده‌ها میلیارد تومان برای نگهداری، کنترل رسوب و مدیریت تبخیر

کاهش بازدهی؛ تجربه سدهای پیشین نشان داده حجم ذخیره آب پس از چند سال تا ۴۰٪ کاهش می‌یابد.تبخیر بالا؛ سالانه ۳۰-۴۰درصد از آب ذخیره شده در مخازن سدهای مناطق گرمسیری تبخیر می‌شود.

فرصت‌های از دست رفته؛ سرمایه کلان این پروژه‌ها می‌تواند در طرح‌های پایدارتر آبی سرمایه‌گذاری شود.

راهکارهای پیشنهادی؛ گذار از تنش به تعامل

بازنگری اساسی در الگوی مصرف؛ صنایع اصفهان ملزم به بازچرخانی آب و بهینه‌سازی مصرف شوند؛ جایگزینی کشت‌های کم‌آب‌بر به جای محصولات پرآب‌خواه.

ارزیابی بی‌طرفانه

تشکیل کمیته مشترک از دانشگاه‌های معتبر، سازمان حفاظت محیط زیست و نمایندگان جامعه محلی، انتشار عمومی تمام داده‌ها و مطالعات برای شفافیت کامل

جلوگیری از قطبی‌سازی

تأکید بر مشترکات منافع ملی به جای تفاوت‌های استانی؛ معرفی الگوی توسعه پایدار به عنوان تنها راه حل بلندمدت.

جمع‌بندی؛ آب، مسئله امنیت ملی

سدسازی در زاگرس تنها وقتی توجیه‌پذیر است که:ارزیابی سه‌بعدی (زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی) مثبت باشد؛ ضمانت‌های اجرایی برای جبران خسارات اجتماعی وجود داشته باشد، روزآمد برای کاهش تبخیر و رسوب به کار رود و همچنین الگوی مصرف آب در مقصد بهینه شده باشد.

هشدار نهایی
شتاب‌زدگی در تصمیم‌گیری درباره این پروژه‌ها می‌تواند به بهای؛ تخریب غیرقابل جبران زیست‌بوم زاگرس، ایجاد تنش‌های اجتماعی ماندگار و همچنین اتلاف سرمایه‌های ملی تمام شود.

مسئله سدهای ماندگان و خرسان ۳ نیازمند نگاهی فراستانی و مبتنی بر منافع ملی است. تصمیم‌گیری درباره این پروژه‌ها باید با تکیه بر ارزیابی‌های علمی و کارشناسی و با در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت برای کل کشور انجام شود. همان‌طور که صنایع اصفهان برای تمام ایران اهمیت دارد، حفاظت از زاگرس نیز به عنوان ریه تنفسی کشور امری حیاتی برای همه ایرانیان است

یک انتخاب سرنوشت‌ساز

اکنون وقت آن است که مسئولان به این پرسش تاریخی پاسخ دهند؛ آیا اجرای پروژه‌ای با این حجم از پیامدهای مخرب، آن‌هم بدون کسب مجوزهای زیست‌محیطی صحیح، به قیمت نابودی یکی از ارزشمندترین اکوسیستم‌های کشور می‌ارزد؟

آینده زاگرس امروز در حال تصمیم‌گیری است

این در حالی است که تاریخ کهن دیار زاگرس ازجمله قبرستان لما و له سوار نیز به کام دریاچه این سد فرو خواهد رفت. گویی نه‌تنها طبیعت، که هویت مذهبی و تاریخی مردم منطقه نیز قربانی این پروژه می‌شود.

مخالفت‌های بی‌اثر؛ از استاندار تا رئیس‌جمهور

باوجوداینکه مسئولان استانی ازجمله استاندار کهگیلویه و بویراحمد و حتی نمایندگان استان از جمله بهرامی نماینده مردم شهرستان های بویراحمد؛دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی مخالفت صریح خود را با اجرای این سد اعلام کرده و حتی گفته اند که در سفر احتمالی و آینده رئیس‌جمهور و هیئت دولت به استان، خواستار بازنگری در این پروژه شده‌اند، اما جلسه دو شب گذشته رئیس‌جمهور و دستور ویژه برای احداث این دو سد؛ آب سردی بر پیکر مسئولان استانی بوده است.

پرسش بزرگ: چه کسانی پشت این پروژه هستند؟

ادامه روند احداث این سد علیرغم مخالفت‌های گسترده محلی و استانی، این پرسش جدی را به وجود می‌آورد که چه نهادها یا جریان‌هایی مصمم به اجرای این پروژه بوده هستند و چرا علیرغم هشدارهای کارشناسی و مخالفت‌های مردمی، این طرح با این سرعت پیش می‌رود؟آیا کسی هست که صدای زاگرس در حال مرگ را بشنود؟

انتهای خبر/