آیا باز هم پای سیاست در میان است؟
تحلیلی از یک نشست متفاوت در گچساران
نشست ۲۷ آبان نشان داد که برای نجات آینده آموزشی گچساران و باشت، باید از راهحلهای نمایشی عبور کرد. اصل بحران، نه در کمبود پول، نه در تعداد معلمان بلکه عدم سرمایهگذاری صحیح در آموزش است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«صبح زاگرس» نشست مشترک شورای آموزشوپرورش شهرستانهای گچساران و باشت عصر ۲۷ آبان ۱۴۰۴ در حالی برگزار شد که فضای جلسه بیش از آنکه رسمی و اداری باشد، رنگ و بوی هشدار و نقد داشت. حضور غلامرضا تاجگردون، ائمه جمعه دو شهرستان، فرمانداران دو شهرستان، مدیران آموزشوپرورش و کارشناسان، این نشست را از یک جلسه معمول به یک «اتاق تحلیل وضعیت بحرانی آموزشی» تبدیل کرد.
هدف جلسه بررسی کیفیت آموزش، آسیبشناسی وضعیت مدارس و ارائه راهکار برای خروج از وضعیت موجود بود؛ اما نوع بیان سخنان، دادههای ارائهشده و روایتهای کارشناسان نشان میداد که آموزشوپرورش این دو شهرستان با چالشی فراتر از «کمبود امکانات» روبهروست؛ بحران راهبری، فقدان برنامه، ضعف هویتسازی و فروریختن ساختارهای تربیتی.
آموزش بدون هویت؛ هشدار امامجمعه گچساران
حجتالاسلام هاشمیمنش ابتدا سخن را از شخصیت حضرت زهرا (س) و آزمونهای الهی آغاز کرد و سپس بحث را به آزمونهای امروز جامعه و مسئولیت در قبال تعلیم دانش آموزان پیوند زد؛ اما نکته کلیدی سخنان وی، فراتر از معارف دینی، یک پیام اجتماعی بود؛ «نگرانی اصلی، معدل نیست؛ بحران، بحران هویت است.»
امامجمعه گچساران تأکید کرد که دانشآموز امروز، بیش از مسئله معدل پایین، گرفتار گسست هویتی و سردرگمی ارزشی است؛ بحرانی که انتخاب مدیران توانمند، تقویت هدایت تحصیلی و ارتقای مشاورههای مدرسهای میتواند بخشی از آن را درمان کند. هاشمی منش خواستار ارتقای جایگاه مشاوره تا سطح معاونت شد؛ پیشنهادی که اگر جدی گرفته شود، یک اصلاح ساختاری در دو شهرستان خواهد بود.
فرصتهای ازدسترفته؛ روایت میدانی ازمدیران
نمونههای عینی و روایتهای مقایسهای، بخش مهم جلسه را تشکیل داد. حمیده امیرحسینی، مدیر یکی از مدارس شهرستان گچساران، با ارائه تشریحی از وضعیت استانهای موفق (تهران، اصفهان، یزد) نشان داد که مسیر پیشرفت از برنامهمحوری، آزمونهای مستمر، توانمندسازی معلمان و رصد واقعی دانشآموزان میگذرد.
وی با طرح سؤالی که سالن را به سکوت کشاند گفت: آقای دکتر تاجگردون، ما شنیدیم پارسال ۱۰ میلیارد بودجه آوردید؛ چرا هیچکس نظر ما را نخواست؟!
امیرحسینی در ادامه با انتقاد از ساختار تصمیمگیریهای آموزشی در استان گفت:متأسفانه در استان ما، آموزش با مسائل سیاسی گره خورده است؛ درحالیکه در استانهای پیشرو در حوزه تعلیم و تربیت، چنین موضوعاتی به هیچوجه دنبال نمیشود و آموزش بهصورت مستقل و تخصصی مدیریت میشود.
وی با اشاره به طولانی شدن روند چالشهای موجود افزود: سؤال اساسی اینجاست که چرا اکنون و پس از هفت سال از آغاز این بحران، چنین نشستی برگزار شده است؟ نمایندگان استان از سال ۹۷ تاکنون کجا بودند و چرا اکنون به یاد این موضوع افتادهاند؟
امیرحسینی از انحصار مدیریتی، بیعدالتی آموزشی، نبود شفافیت و سکوت تحمیلی به معلمان سخن گفت. مقایسه دبیران شهرستان با استانهایی که سالانه ۸ تا ۱۲ آزمون هماهنگ دارند و معلمانشان پیش از مهر آپدیت میشوند، نشان داد که ریشه مشکل تنها «کمبود بودجه» نیست؛ فقدان مدل راهبری و مشارکت اجتماعی است.
بحران غیرقابلجبران در راه است
نماینده مردم گچساران و باشت در این نشست هم با لحنی انتقادی و بر مبنای دادههای آماری، پرده از یک واقعیت نگرانکننده برداشت: میانگین نمرات پایه دوازدهم به ۸ رسیده است. وی گفت: میانگین ۸، یک عدد نیست… یک زنگ خطر اجتماعی، اقتصادی و روانی است.
تاجگردون این افت را حاصل مجموعهای از عوامل همچون ناامیدی به آینده شغلی، استرس و فشار کنکور، اعتیاد به فضای مجازی، بیارتباطی محتوا با نیاز بازار کار، رکود انگیزشی، گسست تربیتی خانواده و مدرسه دانست.
وی برخورد صرفاً آموزشی با موضوع را اشتباه دانست و خواستار ورود همه نهادها شد و افزود: این بحران را آموزشوپرورش بهتنهایی حل نمیکند؛ اینیک بحران اجتماعی است. وی از «پروژه امید» رونمایی کرد؛ طرحی که قرار است یک اقدام فشرده حمایتی باشد، اما موفقیتش تنها در صورت همافزایی دستگاهها، خانوادهها و مدارس ممکن خواهد بود.
سرمایهگذاری در آموزش یک برداشت کوتاهمدت نیست؟
این در حالی است که محمدتقی سینایی، کارشناس باسابقه آموزشوپرورش، در بخشی از یادداشت ارسالی خود به این پایگاه خبری تحلیلی به نکتهای کلیدی مطرح کرد که «سرمایهگذاری در آموزش، برداشت خرداد ندارد»
وی یادآور شد که حذف معاونت پرورشی، حذف طرح کاد، مدرکگرایی، نابودی جایگاه معلم و تبدیل مدرسه به محل تبعیض طبقاتی، سیستم را از درون فرسوده کرده است.
سینایی در این یادداشت بازهم تأکید کرد: معلم، محور است؛ نه ساختمانها، تربیت و آموزش دو بالاند که یکی در این سالها بریدهشده و بدون احیای جایگاه معلم، هیچ پروژه امیدی به نتیجه نمیرسد.
وی گفت: جملهای که شاید باید بر درب ادارات آموزشوپرورش نصب شود اینکه وقتی دانشآموز، معلمش را راننده اسنپ میبیند، چگونه به او بهعنوان معلم اعتماد کند؟!
ضرورت یک انقلاب تربیتی
نشست ۲۷ آبان نشان داد که برای نجات آینده آموزشی گچساران و باشت، باید از راهحلهای نمایشی عبور کرد. اصل بحران، نه در کمبود پول، نه در تعداد معلمان، بلکه در موارد همچون احیای هویت و تربیت چراکه بدون تربیت، نمرهگرایی یک مرگ خاموش برای جامعه است. مشارکت معلمان در تصمیمها چراکه هیچ طرح آموزشی بدون مشارکت واقعی معلم موفق نخواهد شد.
مدرسه بدون تبعیض چراکه مدارس نباید محفل طبقهبندی سیاسی و اجتماعی شوند. بازسازی جایگاه معلم به این منظور که معلم نباید مجبور به کسبوکار جایگزین برای بقا باشد. ایجاد برنامه، نه دستور به این خاطر که آموزش محصول «فرآیند» است، نه جلسات و بخشنامهها.
بنابراین آینده این سرزمین در کلاسهای درس رقم میخورد؛ نه در جلسات اداری. اگر امروز برای آموزش سرمایهگذاری نشود، فردا برای آسیبهای آن، هزینهای بسیار سنگینتر پرداخت خواهیم کرد.
انتهای خبر/