مرثیهای برای بلادشاپور؛ محرومیت در سایه پروژههای فراموششده
کهگیلویه، سرزمین کلنگهای بیسرانجام و جوانان مهاجر
کهگیلویه همچنان قربانی پروژههای نیمهتمام است؛ شهرستانی که کلنگها بر زمین خوردند اما امیدها بر باد رفتند و امروز جوانانش برای نان مجبور به مهاجرتاند و زنانش بار اقتصاد خانواده را بر دوش میکشند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«صبحزاگرس» شهرستان کهگیلویه سالهاست در حصار وعدههای نیمهتمام گرفتار مانده است؛ شهری که هر بار با حضور مسئولان و کلنگزنیهای پرهیاهو امیدی تازه در دل مردمش جوانه میزند، اما این امید خیلی زود به یأس و فراموشی بدل میشود. پروژههایی که قرار بود موتور محرک توسعه باشند، امروز به نماد محرومیت و بیتوجهی دولتها تبدیل شدهاند.
در این شهرستان، بسیاری از طرحها آنقدر زمانبر شدهاند که مردم حتی به یاد نمیآورند چه تاریخی آغاز شدند و چه وعدههایی برای تکمیلشان داده شد. برخی پروژهها با پیشرفت لاکپشتی، سالهاست در مسیر کند اجرا گرفتارند و بسیاری دیگر به خواب ابدی فرو رفتهاند؛ خواب سنگینی که تنها با یک اراده ملی و تخصیص اعتبار پایدار میتواند شکسته شود.
جوانان جویای کار در نبود فرصت شغلی ناچارند کیلومترها دور از خانواده مهاجرت کنند تا نانی به دست بیاورند. بسیاری از زنان نیز به دلیل مشکلات اقتصادی، بار خانواده را به دوش کشیده و با کارگری در مغازهها، دستفروشی و گوجهچینی در دشتهای لیشتر، خیرآباد و بهبهان سختی را به جان میخرند. این مسیرهای پرخطر بارها شاهد تصادفهای مرگبار بودهاند؛ حوادثی که مادران نانآور را از خانوادهها گرفت و داغی سنگین بر دلها گذاشت.
کهگیلویه صنعتی ندارد که برای جوانان شغلی پایدار ایجاد کند، اما ظرفیتهای کشاورزی فراوان دارد؛ از آبهای روان رودخانههایی که خارج میشوند تا دشتهای شهرستلنهای همجوار را آباد کند تا زمینهای حاصلخیز. اگر این ظرفیتها شکوفا شوند، میتوانند رونق اقتصادی و اشتغال گسترده به بار بیاورند. با این حال، بیخیالی مسئولان و ناکامی نمایندگان ادوار مجلس در گرفتن سهم حقابه از رودخانهها، این فرصت بزرگ را نیز به هدر داده است.
کهگیلویه با وجود پرورش نیروی انسانی توانمند، همچنان نقاب محرومیت بر چهره دارد. دولتها یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، تغییر و تحولات مدیریتی رخ داد، اما هیچکدام نتوانستند طلسم پروژههای بزرگ نیمهتمام را بشکنند. نتیجه آنکه عمق محرومیت همچنان پابرجاست و دهدشت، با وجود ظرفیتهای صنعتی، اقتصادی و فرهنگی، رنگ پیشرفت به خود ندیده است.
این گزارش، روایت پروژههایی است که هر کدام میتوانستند سرنوشت کهگیلویه را تغییر دهند؛ از کارخانه سیمان و پالایشگاه گرفته تا فرودگاه، نیروگاه و بافت تاریخی. طرحهایی که اگر در استانهای دیگر اجرا میشدند، امروز به بهرهبرداری رسیده بودند، اما در دهدشت تنها کلنگها به زمین خوردند و وعدهها در هوا معلق ماندند.
شهرستانی در حصار وعدههای نیمهتمام
بسیاری از پروژهها در این شهرستان آنقدر زمانبر هستند که در زمان افتتاح یادمان میرود چه تاریخی آغاز به کار شدهاند و تا سررسید وعده تکمیل چه دوران طاقتفرسایی را پشت سر گذاشتهاند.کلنگزنی برخی از پروژهها تا سه بار هم تکرار شده اما هیچ گاه به مرحله افتتاح نرسیدهاند.
برخی پروژهها با پیشرفت لاکپشتی مسیر کندِ اجرای عملیات را طی میکنند و بسیاری نیز به خواب ابدی فرورفتهاند که شاید معجزهای آنها را دوباره روی ریل حرکت قرار دهد.
این شهرستان سالهاست اسیر بیتوجهی، کملطفی مسئولان و بیمهری همه دولتها است؛ کهگیلویه با وجود سرآمد بودن در پرورش نیروی انسانی توانمند نقاب محرومیت بر چهره دارد و رنگ پیشرفت به خود ندیده است.
پروژههای بیسرانجامی در این شهرستان کلنگزنی شده که در گذر زمان زخمی ماندهاند؛ دولتها یکی پس از دیگری روی کار آمدند و تغییر و تحولات مدیریتی شاید به اجرای پروژههای جزئی کمک کردند، اما در شکستن طلسم پروژههای مهم نیمهتمام مؤثر واقع نشدند و عمق محرومیت همچنان به قوت خود باقی است.
سیمان سپو دهدشت؛ وعدهای بزرگ، فراموشی تلخ
پروژه احداث کارخانه سیمان سپو دهدشت سال۱۳۸۶ در دولت نهم با تبلیغات گسترده و وعدههای مسئولان کلنگزنی و وعده اشتغال ۹۵۰نفر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم داده شد.
پروژهای که با برنامه زمانبندی ۲سال و نیم آغاز شده بود از زمان کلنگزنی تا سال۱۳۹۶ در حد ۲۰درصد پیشرفت فیزیکی داشت و پس از آن عملا به کنا رفت. این پروژه امروز به نماد پروژههای نیمهتمام و فراموششده استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل شده است؛ طرحی که قرار بود موتور محرک توسعه صنعتی و اشتغالزایی منطقه باشد اما اکنون در سکوت کامل رها شده است.
برای احداث کارخانه سیمان سپو حتی قرارداد ۹۰ میلیون یورویی با شرکت دولتی چینی CNTIC برای تأمین تجهیزات و فناوری منعقد شد. مسئولان وقت وعده دادند این کارخانه با تولید سیمان سفید، صدها فرصت شغلی ایجاد کرده و زمینه صادرات و ارزآوری را فراهم خواهد کرد.
اما واقعیت امروز چیز دیگری است؛ پروژه درگیر مشکلات مالی و مدیریتی شد، قراردادهای خارجی به سرانجام نرسید و پیگیریهای سیاسی و اداری به مرور کمرنگ شد. امروز نه خبری از تجهیزات و نه اثری از پیشرفت اجرایی دیده میشود. پیامد به کما رفتن این پروژه این است که جوانان دهدشت همچنان با بیکاری دستوپنجه نرم میکنند، شهرستان از یک ظرفیت صنعتی بزرگ محروم مانده و سیمان سپو به نماد وعدههای بیسرانجام تبدیل شده است.
مینی پالایشگاه دهدشت؛ کلنگی که هرگز به تولید نرسید
پروژه احداث مینی پالایشگاه در حومه غربی دهدشت که با حضور معاون رئیسجمهور دولت سیزدهم و مسئولان وقت کلنگزنی شد، ظرفیت تولید یک میبیون و ۵۹۰لیتر بنزین در پالایشگاه دیده شد و قرار بود روزانه معادل یکهزار و ۴۰۰تن از نوع گازوییل با کیفیت یورو و گاز مایع و مازوت سنگین تولید کند، امروز بهطور کامل تعطیل شده و به یکی دیگر از طرحهای فراموششده استان کهگیلویه و بویراحمد بدل گشته است.
این پروژه با تبلیغات گسترده و وعدههای مسئولان بهعنوان گامی بزرگ در مسیر توسعه صنعتی دهدشت معرفی شد. تولید روزانه ۱۰ هزار بشکه بنزین، ایجاد صدها فرصت شغلی و کاهش وابستگی استان به پالایشگاههای دیگر کشور از جمله اهداف طرح بود.
پروژهای که وعده ایجاد شغل مستقیم برای 300 نفر داشت، پس از کلنگزنی، پروژه به دلیل مشکلات مالی عملاً تعطیل شد. هیچ زیرساختی تکمیل نشد و مکان پروژه به حال خود رها شد.
مینی پالایشگاه دهدشت امروز به نماد بیعملی و وعدههای بیسرانجام در استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل شده است. طرحی که اگر در هر نقطه دیگر کشور اجرا میشد، اکنون به بهرهبرداری رسیده و نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایفا میکرد.
فرودگاه دهدشت؛ کلنگی که هرگز به پرواز نرسید
سال ۱۳۹۸ پروژه احداث باند فرود اضطراری در زمینی به مساحت ۲۰۴هکتار در حومه غربی دهدشت با حضور مسئولان کلنگزنی شد و حتی اعتبار اولیه برای آغاز کار تخصیص یافت؛ اما امروز این طرح به کلی فراموش شده و هیچ اثری از پیشرفت اجرایی آن دیده نمیشود.
عدل هاشمیپور نماینده وقت مجلس بارها اعلام کرده بود که با احداث باند فرودگاه دهدشت، امکان پروازهای اضطراری و حتی توسعه حملونقل هوایی در استان فراهم خواهد شد. آن زمان حدود ۴۰ میلیارد ریال برای مطالعات و خرید زمین اختصاص یافت و اداره کل راه و شهرسازی استان بهعنوان مجری معرفی شده بود.
این طرح میتوانست در شرایط بحرانی و امدادرسانی، نقش حیاتی ایفا کند و همچنین زمینهساز رونق گردشگری و اقتصادی دهدشت باشد. با پایان دوره نمایندگی هاشمیپور این پروژه درگیر بیتوجهی و نبود پیگیری شد و عملاً به سرنوشت دیگر طرحهای نیمهتمام و فراموششده رسید.
پروژه نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک دهدشت با ظرفیت ۵۰۰ تا ۷۰۰ مگاوات، سال ۱۳۹۶ کلنگزنی و بهعنوان بزرگترین پروژه صنعتی شهرستان معرفی شد اما پس از تغییر نماینده مجلس و نبود پیگیری جدی، عملاً به فراموشی سپرده شد و در هالهای از ابهام باقی مانده است.
کلنگزنی این نیروگاه در دهه فجر سالهای گذشته در زمینی به مساحت ۳۰هکتار از اراضی پادوک با حضور مسئولان استانی و حسنوند رئیس کمیسیون انرژی مجلس انجام و اعلام شد که با ایجاد اشتغال حداقل برای ۷۰۰نفر در طول مدت سه سال و بکارگیری ۱۵۰متخصص برق بعد از بهرهبرداری کمک زیادی به اقتصاد خانوادهها خواهد کرد و از طرفی با بهرهبرداری از این طرح مشکل افت ولتاژ و کمبود برق استاندبه طور کامل برطرف خواهد شد.
این نیروگاه نخستین پروژه بزرگ تولید برق در استان کهگیلویه و بویراحمد محسوب میشد و میتوانست علاوه بر تأمین نیاز داخلی، زمینهساز توسعه صنعتی و اشتغالزایی در منطقه باشد.
پس از گذشت ۲۰ماه از کلنگزنی در بنبست مالی تأمین تسهیلات ارزی بانک عامل یعنی صنعت و معدن گرفتار و با تغییر نماینده شهرستان کهگیلویه، پیگیریهای سیاسی و اداری برای اجرای پروژه کاهش یافت. شرکت خصوصی آغازگر طرح پس از کلنگزنی فعالیت جدی ادامه نداد و پروژه درگیر مشکلات مالی و مدیریتی شد. این طرح نیازمند حمایت وزارت نیرو و جذب سرمایهگذار خارجی یا داخلی بود که به دلیل نبود پیگیری مستمر، محقق نشد.
اجرا نشدن این پروژه باعث محرومیت کهگیلویه از یک پروژه بزرگ زیرساختی در حوزه انرژی و از دست رفتن فرصتهای اشتغالزایی و رونق اقتصادی در منطقه شد تا شهرستان در وضعیت وابستگی به شبکههای برق دیگر استانها باقی بماند.
در حالی که نماینده وقت مجلس در گفتگو با رسانهها اعلام کرده بود ساخت توربینها در کشور ایتالیا در حال انجام است و ۸۰درصد پیشرفت دارد، در روزهای ابتدایی سال۱۴۰۰خبر انتقال تجهیزات پروژه به تهران رسانهها را در بهت فرو برد و مردم را نسبت به ادامه عملیات ناامید کرد. تعطیلی پروژه همچنان برای افکار عمومی مبهم مانده و کسی پاسخ شفاف نداده است.
پروژه آبرسانی دهدشت غربی یکی از مهمترین طرحهای عمرانی و زیرساختی استان کهگیلویه و بویراحمد است که از سال ۱۳۹۰ آغاز شده و بهعنوان «پیرترین پروژه عمرانی شهرستان» شناخته میشود.
این طرح با هدف تأمین آب پایدار برای بخش سوق و حومه و توسعه کشاورزی منطقه طراحی شده و قرار است بیش از ۵۷۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی را تحت پوشش شبکه آبیاری قرار دهد و برای حدود ۸۰۰۰ نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی ایجاد کند.
مشکلات و چالشهای طولانیمدت
با وجود اهمیت حیاتی پروژه در شرایط بحران آب، روند اجرای آن طی سالهای گذشته با مشکلاتی همچون کمبود اعتبار، معارضات اجتماعی، پروندههای حقوقی متعدد و وقفههای طولانی مواجه بوده است و با گذشت بیش از 14 سال از آغاز عملیات قریب به ۴۰درصد پیشرفت فیزیکی دارد.
مطالبه دیرینه همچنان در انتظار تحقق/تشنگی مردم کهگیلویه ادامه دارد.
طرح بزرگ آبرسانی از سد کوثر گچساران به چهار شهر دهدشت، چرام، سوق و لنده و بیش از ۳۰۰ روستای مسیر سال ۱۳۹۶با حضور وزیر نیرو کلنگزنی شد.
این طرح برای تأمین آب شرب حدود ۲۴۰ هزار نفر طراحی شده است. طول خط انتقال ۷۵ کیلومتر، حجم انتقال ۷۵ میلیون مترمکعب در سال برآورد شده است.
اعتبار اولیه طرح۱۶۰۰ میلیارد ریال بوده و تاکنون بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است. پروژه شامل ۳ فاز است؛ فاز اول ۸۰٪ پیشرفت دارد، اما فاز دوم و سوم عقبتر هستند.
بزرگترین مخزن استان با ظرفیت ۲۰ هزار مترمکعب ساخته شده و توان تأمین آب سه شبانهروز دهدشت و سوق را دارد.
پیشرفت کلی طرح هماکنون ۴۷ درصد است و برای تکمیل فاز اول حدود ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار دیگر نیاز است.
این پروژه یکی از مطالبات دیرینه مردم کهگیلویه بزرگ برای دسترسی به آب شرب پایدار محسوب میشود.
بافت تاریخی دهدشت با وسعت ۳۷ هکتار، یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخی جنوب کشور است. وجود بناهای فاخر همچون بازار قدیمی، کاروانسرا، مدارس، حمامها، امامزادگان و خانههای سنتی این بافت را به گنجینهای ارزشمند از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی تبدیل کرده است.
موقعیت جغرافیایی دهدشت در مسیر ارتباطی استانهای جنوبی، امکان جذب گردشگران داخلی و خارجی را فراهم میکند. شهر تتریخی بلادشاپور آثار تاریخی متعدد قابلیت ثبت ملی و حتی جهانی دارند. این بافت میتواند به محور گردشگری، فرهنگی و اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد بدل شود.در سایه بیتوجهی مسئولان و نبود سرمایهگذاری باعث شده بناها در معرض تخریب قرار گیرند و بخشهایی از بافت به پاتوق معتادان و محل بروز آسیبهای اجتماعی تبدیل شده است.
نبود طرح جامع برای ساماندهی مالکیت و مرمت بناها، مانع بهرهبرداری کامل از ظرفیتهاست. همچنین توسعه بیرویه شهرنشینی و ساختوسازهای غیر اصولی، هویت تاریخی بافت را تهدید میکند.
سد آبریز؛ آخرین امید کهگیلویه برای شکستن زنجیر محرومیت
مردم کهگیلویه سالهاست از نبود صنعت و زیرساختهای توسعهای رنج میبرند. در این شرایط، سد آبریز به نماد امید آنان بدل شده است؛ پروژهای که میتواند زمینهای تشنه کشاورزی را سیراب کند و اشتغال و رونق اقتصادی را به منطقه بیاورد.
این طرح بارها از زبان مسئولان و بهویژه از تریبونهای نماز جمعه مطالبه شده و بهعنوان خواستهای عمومی و دیرینه مطرح شده است. سد آبریز برای مردم نه فقط یک پروژه عمرانی، بلکه راهی برای خروج از محرومیت تاریخی و تحقق عدالت آبی است.
سد آبریز فریاد توسعهخواهی مردم کهگیلویه است؛ فریادی که از محرومیت برخاسته و به امید آیندهای روشن گره خورده است.
انتهای خبر/