به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» شهید جعفر سجده‌ای در سال 1343 به دنيا آمد. با آغاز اولين جرقه‌های انقلاب اسلامي در منطقه در زمان حاكميت طاغوت با سن كم در خط مبارزه با رژيم طاغوت قرارگرفته بود و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نداشت. در سخت‌ترین شرايط كه عناصر وابسته به رژيم و حکومت‌نظامی شاه معدوم مردم مسلمان را تحت‌فشار و كشتار قرار می‌دادند جعفر نيز به همراه مسلمين به مبارزه می‌پرداخت تا جايي كه در كنار بزرگانی چون شهيد بلاديان و كيامرثی و ... تا مرز شهادت پيش رفت اما خدا می‌خواست كه او زنده بماند و تحت رهبری امام به اسلام خدمت نمايد.

با پيروزی انقلاب اسلامی جعفر به همراه همکلاسی‌هایش به تشكيل انجمن اسلامی دبيرستان امام همت گماشت. در زمان خودنمايی گروهک‌های منافقين و اغتشاشات اين منحرفين به مبارزه با آن‌ها برخاست و به فعاليتش ادامه داد. خائنينی كه در اوايل انقلاب اسلامی به وسايل مختلف سعی در مخدوش نمودن امام و رهبری آن را در سر می‌پروراندند از وجودهای پربركتی چون جعفر خوف عجيبی برداشته و لحظه‌ای آرام نداشتند.

جعفر ویارانش چون كوهی استوار در مقابل توطئه‌های منافقين و مارکسیست‌ها و طرفداران شاه معدوم ايستاده و قدرت مانور را از آن‌ها می‌گرفتند. با شروع توطئه‌های بنی‌صدر خائن و لیبرال‌ها جعفر و دوستانش بر شدت مبارزه و افشاگری افزوده و در اين راه شب و روز تلاش می‌نمودند تا جايی كه در اوج توطئه‌های بنی‌صدر و منافقين او شب‌ها بيش از 4 ساعت خواب نداشت و در دبيرستان و سطح شهر به خنثی‌سازی توطئه‌های اين خائنين مشغول بود بالاخره خداوند به بركت وجود نازنين حضرت امام و تلاش خالصانه جعفر و جعفرها توطئه اين خائنين را نقش بر آب نمود و انقلاب اسلامی را از شر آنان نجات داد.

عمليات طریق‌القدس و بستان اولين ميدان مبارزه او با بعثیان كافر بود. جعفر فقط به مبارزه با خائنين داخلي بسنده ننموده و جهاد با دشمن تجاوزگر را نيز در صدر امورات خود قرار می‌داد. تا آخر روزهاي موفقيت و تثبيت عملیات‌ها به جهاد ادامه داده و روح بزرگش هیچ‌گاه خستگي را پذيرا نشده و پس از موفقيت كامل،‌به پشت جبهه بازمی‌گشت، علاوه بر تحصيل و مبارزه با ضد انقلابيون به امورات فرهنگي شهداي جنگ تحميلي بی‌وقفه همت می‌گماشت.

او از طبع و ذوق والاي فرهنگي و طراحي و نقاشي برخوردار بود و هم‌اکنون نيز طرح‌های زيباي او در بسياري از منازل شهدا بچشم می‌خورد اگر زمان به او اجازه می‌داد بدون شك طرح و برنامه‌های پرارزش خويش را براي تمام خانواده شهدا و مفقودين تعميم می‌داد. جعفر خط‌شکن و آر پیچی زن عملیات طریق‌القدس، فتح المبين، رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر یک، والفجر چهار، كربلاي چهار و كربلاي پنج بود كه هر بار با عزمي راسخ‌تر به ميدان پا می‌گذاشت.

 شهيد بزرگوارمان به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بهبهان درآمده و در واحد بسيج شروع به فعاليت نمود. تحرك و اخلاص و حسن اخلاق او چون هميشه زبانزد برادران پاسدار و بسيج بود و همه به ياد دارند كه بی‌وقفه و شبانه‌روز در خدمت جبهه و جنگ بود و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نبود با توجه به نيازي كه به وجود ايشان در سپاه بهبهان احساس می‌شد و عليرغم فشار فراواني كه وي به مسئولين در جهت اعزام به جبهه می‌آورد از اعزامش جلوگيري می‌شد او كه فرزند جبهه و جنگ و عاشق خط‌شکن نبردها بود به‌سختی در آنجا تحمل آورده و بالاخره با اعزام سپاه حضرت محمد (ص) مسئولين سپاه را راضي نموده و عازم جبهه می‌شود همان‌جایی كه از فراق آن سخت دلگير بوده و براي ديدار مجددش لحظه‌شماری می‌نمود.

سرباز فداكار اسلام از طريق سپاه بهبهان عازم جبهه و در لشكر قهرمان ولی‌عصر (عج) سازمان‌دهی می‌گردد در شب عمليات كربلاي 4 بااطلاع از اينكه تيپ قدرتمند فتح از استان كهگيلويه و بويراحمد در عمليات شركت دارد خود را به دوستان گچسارانی رسانده و به همراه گردان هميشه پيروز امام حسين (ع) به قلب دشمن زده و پس از اتمام عمليات به لشكر مربوطه مراجعه می‌نماید. در عمليات كربلاي 5 نيز با گردان خط‌شکن فتح بهبهان به دشمن يورش برده و هیچ‌گاه قانع نمی‌شد كه فقط به گردان خودش اكتفا نمايد تا اينكه بالاخره در منطقه عملياتي شلمچه و نزديكي پتروشيمي بصره به تاريخ 27 دی‌ماه سال 65 به آرزوي دیرینه‌اش رسيد.

 روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

انتهای خبر/