رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
جمعه 1403/06/30 Friday - 2024 20 September الجمعة ، 17 ربيع الأول ، 1446
ساعت
دفاع مقدس یادآور حماسه‌آفرینان عشایر

عزیز قلی کافیانی عشایر زاده بویراحمدی یکی از دلاورمردان هشت سال دفاع مقدس است که در طول جنگ با انهدام بیش از 80 تانک به شکارچی ارابه‌های دشمن معروف شده است.

  به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح زاگرس،دفاع مقدس یکی از هفته‌های مهم در صفحات تاریخ سرزمین پر و پر از افتخار ایران اسلامی است، هفت سال دفاع از کیان سرزمین در برابر تمامی کشورهای متخاصم علیه ایران عزیز.این هفته یادآور دلاورمردی مردمانی بزرگی است که در این هفت سال برای پاسداری از این مرزوبوم حماسه‌ها آفریده‌اند.

هفته دفاع مقدس هفته‌ای که باید آن را برای خود بار ها و بار ها مرور کنیم و بدانیم که  دلاورمردی مردمانی بی‌شماری از سرزمین ایران ازجمله عشایر زاده‌های قهرمان سرزمین زاگرس باعث پیروزی در این دفاع مقدس شد و امروز این قهرمانان همچنان در گمنامی به سر می‌برند.

دفاع مقدس یادآور حماسه‌آفرینان عشایر

باید بدانیم کهگیلویه و بویراحمد مهد دلاورمردانی گمنام است که در طول تاریخ حماسه‌های جاودانه‌ای در دفاع از این مرزوبوم آفریده‌اند و حکایت قهرمانی‌های آن‌ها هنوز در ترانه‌ها و حکایت‌های بومی نقل می‌شود و گاهی هم درگذر زمان به فراموشی می‌رود.

شهیدان هرمز پور، ایزدپناه ، یزدان پناه اورنگ و شهیدان بیشمار دیگر از این استان و حتی آزادگان و جانبازان بیشمار همچون عزیز قلی کافیانی،فتاح محمدی و سید ناصر حسینی پور و دیگر رزمندگان محترم این سرزمین ازجمله این قهرمان هستند که امروز درصحنه‌های تاریخ همچنان گمنام هستند.

حال باید بدانیم که "عزیز قلی کافیانی" نمونه زنده این حماسه سازان است که در دفاع مقدس شجاعت‌های بی‌نظیری از خود نشان داد. اگرچه هنوز گمنام باقی‌مانده و جز هم‌رزمان او، کمتر کسی از قهرمانی‌هایش در هشت سال دفاع مقدس خبر دارد.

شکارچی تانک از دیار صیاد خمینی

حال باید بدانیم که این عشایر زاده کهگیلویه و بویراحمدی ،زاده روستای زیتون در منطقه محروم "زیلایی" است،منطقه‌ای که در زمان جنگ حتی راه هم نداشت،حال باید بدانیم که عزیز قلی جوانی رشید در دوران دفاع مقدس که شکارچی تانک بود امروز ۶۷سال از عمرش گذشته است و مویی سپید کرده و امروز همچنان کسی او را شاید باآن‌همه رشادت‌هایش در منهدم کردن ارابه‌های آهنین دشمن بعثی نشناسد.

کهگیلویه و بویراحمد دارای حماسه‌های زیادی در دوران دفاع مقدس است که هرکدام از این حماسه‌ها امروز نیازمند بازآفرینی هستند،پد خندق تا حماسه‌های شهید زرین صیاد خمینی و امروز دلاورمردی های شکارچی تانک، همه و همه امروز نیازمند جهادی از جنس تبیین هستند تا همگان امروز از این دلاوری‌ها بیشتر بدانند.

رفتن به جبهه با شناسنامه فردی دیگر

عزیز قلی کافیانی در خاطراتش از روزهای گفته است که تصمیم گرفت به جبهه برود اما به دلیل نداشتن شناسنامه با مشکل مواجه شد، این شکارچی زبده تانک در جنگ تحمیلی در این خاطرات آورده است، در یک کارخانه نجاری در اصفهان کار می‌کردم که جنگ شد،خیلی دوست داشتم به جبهه بروم اما چون شناسنامه نداشتم، اجازه نمی‌دادند، یک‌شب قبل از خواب گفتم خدایا اگر امشب خواب یک آدم مؤمن را دیدم، فردا با شناسنامه کسی دیگر به جبهه می‌روم، شب خواب حضرت امام(ره) را دیدم؛ فردا صبح پیش یکی از دوستانم رفتم و شناسنامه او را گرفتم و به بسیج شیراز رفتم، پس از گذراندن دوره در آنجا به جبهه رفتم.

کافیانی در خاطرات به‌روزهای پرتلاطم دفاع اشاره‌کرده و گفته است، آن روزها آبادان در محاصره دشمن بود؛ در اولین روزی که به جبهه رفتم چهار بعثی را با تفنگ برنو از پای درآوردم؛ تیراندازی را در عشایر یاد گرفته بودم و دقیق به هدف می‌زدم؛ در آبادان بالای یک درخت می‌رفتم و پشت خط دشمن را می‌دیدم. وقتی یک عراقی بیرون می‌آمد او را می‌زدم. البته در آن لحظه بچه‌ها از پایین شلیک می‌کردند تا عراقی‌ها موقعیت من را پیدا نکنند.

این شکارچی تانک در ادامه به اولین مجروحیت خودش در جبهه‌های جنگ اشاره‌کرده و افزوده است،  شش ماه در آبادان به‌عنوان تک‌تیرانداز روی درخت بودم و روزی دو تا سه نفر از بعثی‌ها را می‌زدم تا اینکه ترکشی به گلویم خورد و مجروح شدم.

کافیانی در ادامه به همدلی در جبهه‌ها اشاره‌کرده و افزوده است،  در طول شش ماه تنها یک نامه برای خانواده‌ام نوشتم. این‌قدر هم‌رزمانم خوب بودند که به فکر خانه نبودم و بعد از مدتی از آن نامه‌ها که به دست آن‌ها نمی‌رسید، اقوام دیدند که از من خبری نیست برای من مراسم هفتم و چهلم گرفته بودند.

انهدام ۷۶ تانک دشمن در جنگ

این عشایر زاده قهرمان دیار زاگرس به‌روزهای که شکارچی شدن تانک را آغاز کرد اشاره‌کرده و گفته است؛ اولین تانکی که زدم در عملیات فتح المبین بود. در آن عملیات تانکی به ما نزدیک می‌شد، آرپی‌جی را از آرپی‌جی زن گرفتم و به تانک شلیک کردم و منهدم شد. پس‌ازآن آرپی‌جی زن شدم و در عملیات مختلف آرپی‌جی می‌زدم.

کافیانی به شکار ۱۸تانک در عملیات فتح خرمشهر اشاره‌کرده و گفته است؛ در عملیات فتح خرمشهر ۱۸ تا تانک را منهدم کردم و کل دوران جنگ ۷۶ تانک زدم؛البته چند نفربر هم زدم که یکی از آن‌ها مهمات بارش بود و وقتی آن را منهدم کردم هشت های دیگر آتش گرفتند.

حال باید بدانیم عزیز قلی این عشایر زاده دلاور دوران دفاع مقدس به دلیل شلیک‌های پی‌درپی آرپی‌جی دچار مشکلات شنوایی شده است، او در خاطراتش گفته است،گوشش درست نمی‌شنود. وقتی آرپی‌جی می‌زدم خون از گوشم بیرون می‌زد. به این خاطر آلان ۷۵ درصد توانایی شنوایی یک گوشم و ۴۵ درصد شنوایی گوش دیگرم را از دست دادم.

لشکر یک‌نفره برای دستگیری ۸۰عراقی

شاید بتوان یکی از خاطرات مهم عزیزقلی کافیانی را دستگیری ۸۰نیروی بعثی فقط با دو خشاب تفنگ دانست؛ عزیز قلی دی خاطراتش چنین گفته است،در آن عملیات(فتح المبین) که داشتیم سنگرها را پاک‌سازی می‌کردیم متوجه شدم از هم‌رزمانم فاصله گرفته‌ام. آن‌طرف‌تر دیدم نیروهای دشمن مستقرشده‌اند، گفتم خدایا چکار کنم؟ تصمیم گرفتم با آن‌ها درگیر شوم؛ دو نوار تیربار خالی کردم. آن‌ها یکپارچه سفید بالا بردند و تسلیم شدند؛ آن‌ها را به خط کردم و به عقب آوردم؛ بچه‌ها از بعثی‌ها سؤال می‌کردند "چطور دستگیر شدید؟" گفتند: "در محاصره قرار گرفتیم." یکی از رزمندگان به من اشاره کرد و گفت: "همین یک نفر آن لشکر بود."

حال باید بدانیم که کهگیلویه و بویراحمد کافیانی های زیادی دارد که باید گشت و گشت تا آن‌ها را پیدا کرد؛همه آن‌ها برای دفاع از این آب‌وخاک حماسه‌ها خلق کردند.

 

انتهای پیام

اخبار مرتبط
نظرات

آخرین اخبار