پشت دیوارهای سرد غسالخانه چه قصه‌های نهفته است؟

بانوی غسال؛ قصه‌گوی سکوت؛

پشت دیوارهای سرد غسالخانه چه قصه‌های نهفته است؟

وقتی اسم جسد می‌آید می‌ترسیم اما این افراد اجسادی را غسل و کفن کرده‌اند که گاهی حتی خانواده این اجساد نتوانسته‌اند نزدیکش شوند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس»  مرگ، واژه‌ای که از نظر ما انسان‌ها خیلی دور است اما در حقیقت نزدیک‌تر از چیزی است که ما احساس می‌کنیم، مرگ واژه‌ای است که خیلی ترسناک به نظر می‌رسد، در گذشته قبل از ظهور تکنولوژی‌های مختلف انسان‌ها عمر به نسبت طولانی‌تری نسبت به امروز داشتند گاهی یک فرد مکن بود تا 130 سال و بیشتر عمر کند و عوامل مختلفی در آن تاثیر گذار بوده‌اند از جمله سبک زندگی، در گذشته زندگی سخت‌تر بود و مرگ و میر کمتر اما امروزه هر چند زندگی به واسطه تکنولوژی‌های مختلف آسان‌تر شده است اما میزان مرگ و میر به شدت افزایش یافته است که دلایل مختلف دارد.

پشت دیوارهای سرد مرده‌شوی‌خانه چه قصه‌های گرمی نهفته است؟

 اسم جسد و مرگ که می‌آید خیلی هایمان می‌ترسیم اینکه سالی دو سالی یا چند سالی یک یار جسد یکی از اعضای فامیل یا خانواده را از نزدیک ببینیم برایمان هم دلهره اور است و هم ممکن است باعث شود چند روز ذهن‌مان درگیر جسدی باشد که از دور و یا از نزدیک دیده‌ایم گاهی ممکن است در صحنه تصادف به صورت اتفاقی جسدی را ببینید که در اثر شدت جراحات فوت کرده است بدون شک ممکن است چندین هفته و روز ذهن‌مان درگیر این صحنه باشد.

اما در این استان و این شهر افرادی هستند که در میان گمنامی روزانه با اجساد رو به رو هستند، گاهی با جسدی رو به رو شده‌اند که به دلیل فاسد شدن جسد حتی خانواده این جسد توان دیدن و ایستادن کنارش را نداشته‌اند اما این افراد گمنام ایستاده‌اند و وظیفه‌شان را انجام دادند.

افرادی که وقتی پای درد و دل و صحبت‌هایشان نشستم متوجه شدم چقدر گمنام هستند و چقدر درد دارند اما هیچگاه بیان نکرده‌اند و یا بهتر بگویم این دردها هیچگاه شنونده‌ای نداشته‌اند و هیچگاه مسئولی نخواسته به دنبال رفع مشکلاتشان باشد.

 

افرادی که وقتی من و شما آن‌ها را در خیابان می‌بینیم می‌گوییم این‌ها مرده شور هستند حتی گاهی با ترحم سلام می‌کنیم و ترجیح می‌دهیم حتی بهشون دست ندهیم چرا که فکر می‌کنیم کسی که با مرده سر و کار دارد دیگر خودش نیز پاک نیست.

رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمود: «هیچ مؤمنی نیست که میتی را غسل دهد، مگر این‌ که حرارت آتش از او دور شود و خداوند مسیر عبور او از پل صراط را به میزانی که صدایش می‌رسد، وسعت بخشد و نور‌ی به او می‌دهند که با آن به بهشت رسد».

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ فرمود: «کسی که جنازه مؤمنی را غسل دهد و حق امانت را درباره او ادا کند، خداوند او را می‌آمرزد». راوی پرسید: چگونه حق امانت را ادا کند؟! آن‌ حضرت فرمود: «آنچه را که می‌بیند، فاش نکند».

اینها بخشی از احادیثی است که در خصوص غسال‌ها بیان شده است بنابراین غسال بودن اجر و ثواب بسیاری نیز دارد.

در زیر با دو غسال خانم و آقا صحبت و گفتگویی داشتیم که در نوع خود جالب و قابل تامل است، این دو نفر صحبت‌هایی داشتند که شاید هیچگاه نشنیده باشید تا اخر این مصاحبه را دنبال کنید.

اشک‌های پنهان در آب‌های مقدس

وارد غسال خانه شدم برای من که تا حالا هیچ جسدی از نزدیک ندیده بودم کمی دلهره اور بود اما باید انجام می‌دادم ابتدا که قصد داشتم با غسال آقا صحبت کنم به شدت گلایه‌مند بود و تقریبا به سختی چند کلمه صحبت کرد حرفش این بود حالا چه شده یاد ما افتادید؟ ما که هر چندسالی یک بار هم کسی سراغمان را نمی‌گیرد.

اگر می‌خواهید مصاحبه بگیرید از مشکلات بگویید، چرا هیچ جایی اسمی از غسال‌ها نیست چرا در خیابان همه ما را مرده شور خطاب می‌کنند چرا هیچ مسئولی تا کنون نگفته سراغی از این افراد هم بگیرم.

آقای غسال دل پر دردی داشت و ترجیح می‌داد مصاحبه ندهد هر چند مشخص بود دل آرام اما پر دردی دارد.

در این مصاحبه به درخواست مصاحبه شونده‌ها از اسم‌های مستعار استفاده است.

بانوی غسال؛ قصه‌گوی سکوت

سحر خانمی که قریب به 15 سال بود در غسال خانه مشغول به کار بود با آرامش به سوالات من پاسخ داد.

حدودا 30 سال داشتم وارد این کار شدن یعنی از 15 سال قبل در این کار فعالیت می‌کنم 2 غسال خانم و 2 غسال آقا در این غسالخانه فعالیت می‌کنیم.

شاید خیلی‌ها فکر می‌کنند در اولین مواجهه دچار استرس و اضطراب بودم اما کاملا بر عکس بود و هیچگونه استرسی نداشتم اتفاقا آرامش داشتم.

۱۲ هزار خداحافظی، یک روایتگر

برایتان اتفاق افتاده که وقتی به خانه می‌روید همچنان ذهنتان درگیر جسدی باشد که غسل داده اید؟
سعی می‌کنم چنین اتفاقی نیفتند و در خانه فقط به فکر خانه و خانواده باشم خیلی کم پیش امده چنین چیزی در ذهنم باشد.

روزانه چند نفر را غسل و کفن می‌کنید؟

متفاوت است می‌بینید یک روز 2 جسد و گاهی 3 جسد آقایان نیز توسط غسال اقا انجام می‌شود که اگر مجموع حساب کنیم برخی روزها تا 8 جسد و بیشتر نیز بوده است اما استان و شهر ما کوچک و به نسبت به سایر شهرها تعداد اجساد نیز کمتر است اما معمولا روزانه هست.

برایتان اتفاق افتاده روز فردی را غسل داده باشید بعد شب خوابش را ببینید یا ذهن‌تان درگیرش باشد؟

سعی می‌کنیم چنین اتفاقی نیفتد، خودمان باید تلاش کنیم ذهن‌مان را درگیر نکنیم حداقل در خانه فقط به فکر خانه باشیم.

به نظرتان در این 15 سال تا کنون چند نفر را غسل داده‌اید و کفن کرده‌اید؟ 

فکر می‌کنم بالای 12 هزار نفر باید باشد که انجام داده‌ام.

سخت‌ترین اجسادی که غسل و کفن کرده‌اید چه افرادی بوده‌اند؟

برخی اجساد شرایط بسیار بدی داشتند، اما آن‌هایی که به یاد دارم فوتی‌های سانحه هوایی تهران یاسوج بود که به سختی انجام می‌شد دوران کرونا نیز روزهای بسیار سختی را گذراندیم.

در آن مدت ترافیک کاری بسیار بالا بود از ساعت 7 صبح شروع می‌کردیم تا 8 شب مداوم غسل و کفن را انجام می‌دادیم، فوتی‌های کرونا را خودمان انجام می‌دادیم.

 روایتِ بانویی با ۱۲ هزار درسِ سکوت

برخی اجساد دچار سوختگی شدید بودند و ما باید غسل‌شان می‌دادیم، برخی اجساد که در کوه مانده بودند و فاسد شده بودند و غسل می‌دادیم.

یا جسدی که در اثر تصادف به شدت دچار جراحت شده بود ما باید غسل می‌دادیم، گاهی جسدی بود که حتی خانواده‌اش به دلیل شدت بو نمی‌توانستند نزدیکش شوند اما ما غسل و کفن کردیم.

برای شما سخت نبوده به عنوان یک خانم انجام چنین کارهایی؟

هر کاری سختی‌های خودش را دارد نمی‌شود بگویم سخت نبود چرا بسیار سخت بود اما ما پذیرفته‌ایم و باید انجام می‌دادیم این شغل را با همه سختی هایش پذیرفته‌ایم.

نگاه شما به مرگ بعد از اینکه وارد این شغل شوید تغییر کرد؟

 بله تغییر کرد، تا وارد این شغل نشدم شاید خیلی به مرگ فکر نمی‌کردم اما الان که در این شغل هستم می‌دانم یک روز هم من اینجا غسل داده می‌شوم، قبل از ورود به این شغل یک سری دلبستگی‌هایی به دنیا داشتم اما وارد این شغل که شدم متوجه شدم هیچ چیزی ماندگار نیست من در این غسل چیزهایی دیدم که باعث شد اکنون هیچ دلبستگی به دنیا نداشته باشم خیلی چیزها براینم روشن شد این دنیا ارزش دلبستن ندارد و ما را همیشه نیست.

روایتِ بانویی که پیام‌آور آرامشِ ۱۲ هزار عزیز بود

اینکه چگونه بمیریم هم خیلی مهم است.

شما روزانه با اجساد رو به رو هستید به نظرتون چرا زنده‌ها از جسد و مرگ می‌ترسند؟

ترس از مردن به این دلیل است که هنوز نپذیرفته‌اند که یک روزی آن‌ها نیز می‌میرند و فرار از آن اجتناب ناپذیر است نمی‌دانند در این دنیا فقط مسافر هستند.

باید بپذیریم آخر زندگی مرگ است اگر بپذیریم ترس‌مان کمتر است اما وقتی نمی‌پذیریم همچنان از مرگ می‌ترسیم.

به نظرتون نسبت به 15 سال قبل که وارد این شغل شدید به خدا نزدیک‌تر شدید یا ترس از خدا دارید؟

به نظرم انسان با دیدن غسل و کفن و اجساد به خدا نزدیک‌تر می‌شود من بعد از 15 سال اکنون به نظرم به خدا خیلی بیشتر از گذشته نزدیک هستم وقتی می‌بینم این جسد دیگر توانایی هیچ کاری ندارد باید بدانیم این مرحله برای همه ما اتفاق خواهد افتاد پس باید به خدا نزدیک‌تر شویم.

واکنش مردم به اینکه شما غسال هستید چیست؟

متاسفانه شغل ما جنبه اجتماعی خوبی در میان مردم ندارد یکی از مشکلاتی که من و همکاران با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم همین مورد است.

 گاهی حتی اعضای فامیل از دست دادن و یا بغل کردن ما خودداری می‌کنند گاهی حتی کنارمان هم نمی‌ایستند، برخی استان‌ها احترام خاصی برای غسال‌ها قائل هستند اما این فرهنگ در میان مردم ما جا نیفتاده است.

این مورد به شدت ما را اذیت می‌کند، به شدت ناراحت می‌شویم گاهی می‌شنویم که می‌گویند فلانی چطور در میان خانواده‌اش روی سفره می‌نشیند و غذا می‌خورد این دیدگاه ما را به شدت اذیت می‌کند.

با این وجود حاضر نیستم شغلم را ترک کنم بخاطر خدا وارد این شغل شده‌ام و افتخار می‌کنم تا زمانی توانایی داشته باشم انجام می‌دهم.

بخش دوم این گفتگو به زودی منتشر می‌شود.