
آسیه علیزاده از خبرنگاران موفق كهگيلويه و بويراحمدی مهمان گفتگوی نوروزی صبح زاگرس شد و به بیان رخدادها و خاطرات تلخ و شیرین خود از خبرنگاری پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» از جمله سیاستهای این پایگاه خبری گفتگو و معرفی افراد موفق و فعالی است كه در عرصههای مختلف فعالیت میكنند.
به رسم هر ساله در ایام نوروز این گفتگوها به صورت ویژه برگزار میشوند در این بخش از ویژه برنامه نوروزی با آسیه علیزاده خبرنگار صدا و سیمای مركز استان گفتگویی داشتیم كه در زیر میخوانید.
صبح زاگرس-خودتان را معرفي كنيد؟
عليزاده: آسیا علیزاده هستم. خبرنگار واحد خبر مرکز صداوسیمای کهگیلویه و بویراحمد، کارشناسی حقوق دارم و اصالتا هم بختیاری هستم اما سالهای زیادی در مرکز استان زندگی میکنم و خودم را یاسوجي میدانم.
صبح زاگرس- چند سال در این عرصه فعالیت میکنید؟
عليزاده: حدود 13 سال است در کار خبر در حوزه صدا و سیما فعالیت میکنم؛ متولد ۶۸ هستم و از سن ۲۱ سالگی وارد صدا و سیما شدم.
صبح زاگرس- چگونه وارد این عرصه شدید؟
عليزاده: باشگاه خبرنگاران جوان اطلاعیهای زده بود که تعدادی نیرو میخواهد، در روزهای سرد زمستانی به یاد دارم خیلی هم برف امده بود باید میرفتیم، اول مصاحبه دادیم مصاحبه بین ۱۴۰ نفر برگزار شد، ۵۰ نفر از آن تعداد از مصاحبه موفق بیرون آمدند دوباره دو آزمون کتبی دادیم، بعد از آن آزمون کتبی نزدیک سه ماه کارآموزی رفتیم همین روال عادی خودش را طی کرد نزدیک ۴ سال باشگاه خبرنگاران بودم بعد از آن وارد عرصه خبر شدم.
صبح زاگرس- اولین کاری که انجام دادید را به یاد دارید؟
عليزاده: اولین کارهایی را که انجام میدادیم بسته خبری داشتیم با عنوان انعکاس که هر هفته سه شنبهها پخش میشد در انعکاس مشکلات مردم را منعکس و پیگیری میگردیم این بخش خیلی برایم جذاب بود.
تا حالا این کار را نکرده بودیم تماس گرفتن با مسئولان برایم وحشتناک بود بعد با مسئولین هم خیلی سر و کله نزده بودمم الان دیگر برایم عادی شده است اوایل کمی سخت بود اما اکنون بهتر شده است.
صبح زاگرس- اگر به ۱۳ سال قبل بازگردید وارد عرصه خبر میشدید؟
عليزاده: بله، خیلیها این سوال را از من پرسیدند وقتی وارد عرصه خبر شدم پیش دانشگاهی بودم خیلیها میگویند چرا ادامه تحصیل ندادم اما من در حین کار تحصیل را ادامه دادم.
به نظرم روحیات من طوری است که فقط با خبر عجین میشود. خیلی سرسخت نیستم ولی علاقه خاصی به حوزه خبر دارم. حالا طی این چند سال هم بخش سیما هم بخش رادیو پیشنهاداتی شد که در ان بخشها فعالیت کنم اما اصلا نتوانستم خودم را راضی کنم به این پیشنهادات که فکر میکردم اخر به این نتیجه میرسیدم بخش خبر را بهتر میپسندم.
صبح زاگرس- اگه خبرنگار نمیشدید به نظرتان وارد چه عرصه دیگری میشدید؟
عليزاده: اگر خبرنگار نمیشدم فکر میکنم عکاس میشدم چرا که عکاسی را نیز دوست دارم.
صبح زاگرس- شغل خبرنگاری چه سختیهایی دارد؟
عليزاده: هر شغل سختیهای خودش را دارد ولی خبرنگاری به نظر من سختیهایی دارد که شاید فقط من بتوانم آن را درک کنم. کسی که گزارش من را میبیند هیچوقت نمیتواند مثلا من را درک کند که چقدر برای این گزارش سختی کشیدم.
مردم با ما میگویند که شما با مسئولین هستید بعد وقتی مشکلاتی را با مسئولی در میان بگذاریم بعد مسئول میگوید که شما همیشه ما را زیر سوال میبرید؛ ما چوب دو سر طلا هستیم هر دو طرف ما را مقصر میدانند، همین بین دوراهی موندن که مسئولین میگویند شما با مردم هستید و مردم میگویند شما با مسئولان هستید نوعی سختی است.
صبح زاگرس- به نظران چقدر توانستید در حل مشکلات مردم تاثیرگذار باشید؟
عليزاده: از زمانی که شروع به فعالیت کردهام بیشتر بخشهای مشکلات مردمی به من واگذار میشد سامانه پیامکی داریم که مشکلات مردم ارسال میشد و من آنها را پیگیری میکردم نمیگویم همه گزارشهایم به سرانجام رسید اما میتوانم بگویم قریب به شصت درصد از گزارشهایی که کار کردهام به سرانجام رسیده است موضوعی را ممکن بود چندین بار پیگیری کنیم تا به سرانجام برسد.
صبح زاگرس- در این بخش از ۱۰۰ چه نمرهای به خودتان میدهید؟
عليزاده: به خودم نمره ۸۰ میدهم چرا که تا جایی که ممکن بود یک مشکل یا موضوع را پیگیری میکنم ۲۰ درصد را نیز بر این میگذارم که مسئولان پاسخگو نبودند که به نتیجه نرسیده است.
صبح زاگرس- چه خاطره زیبایی از دوران فعالیتتان دارید؟
عليزاده: زیباترین خاطرات من وقتیهایی بوده است که به واسطه کارم لبخند رضایت بر لبان مردم میدیدم درج گزارشهایی از بارش برف و باران برایم جذابیت دارند و زیبا هستند.
صبح زاگرس- چه خاطره تلخی دارید که در ذهنتان مانده است؟
عليزاده: از خبر خاطرات تلخ زیادی دارم قبل از اینکه ازدواج کنم گفتند برای ضبط گزارش یک اهدای عضو باید به بیمارستان بروم ما نیز حرکت کردیم چند دقیقهای منتظر بودیم در همین حین دختر بچهای را روی تخت دیدم که خیلی تند تند نفس میزد و صدای نفس زدنهایش را میشنیدم به خانم پرستاری که انجا بود گفتم میتوانم شناسنامه این بیماری که قرار است اعضای بدنش اهدا شود را ببینم.
کنار ایستاگاه پرستاری ایستاده بودم به محض اینکه شناسنامه را باز کردم دیدم ۱۴ سال دارد نمیدانم چه شد حالم دگرگون شد و همانجا نشستم، پرستار متوجه شد کمک کرد بلند شوم پرسیدم این بیمار کجاست گفت همین که رو به رویت هست.
پرسیدم چرا دختر ۱۴ساله باید سکته کند، گفت گویا در مدرسه یکی از نمرههای درس ریاضیاش بالا پایین شده بود و به دلیل شدت فشار زیاد به مغز سکته کرده است خبر تلخی بود ۱۰ سال از ان حادثه میگذرد و بعد از آن برای گزارش اهدای عضو نرفتم.
صبح زاگرس- شما دو سال قبل یکی از همکارانتان را از دست دادید آن روزها حال و هوای صدا و سیما چگونه بود؟
عليزاده: رویهای سختی بود، مرحوم خواهش نیک یکی از بزرگ منشترین همکاران ما بود، وقتی وارد ساختمان میشد امکان نداشت به تک تک اتاقها نرود و سلام ندهد، برایش مهم نبود کسی جواب سلام بدهد یا ندهد، برایش مهم نبود کسی از او کوچیکتر باشد، آن روز همه همکارانم احساس میکردیم برادرمان را از دست دادیم واقعا تلخ بود.
تا چند روز هیچ یک از همکاران انگیزه کار هم نداشتند بعد از دو سال هنوز وقتی صدایش از آرشیو پخش میشود همه سکوت میکنند که این صدا را مجددا بشنوند دعا میکنیم همنشین امام حسین (ع) باشند.
صبح زاگرس- شما فرزند دارید؟ از سختیهای مادر بودن و شاغل بودن بگویید؟
عليزاده: بله یک دختر به شدت کنجکاو دارم واقعا سخت است، اینکه مجبور باشی هر روز بچهات را به جای دیگر ببری، وقتی به چهره مظلومش نگاه میکردم برایم سخت بود، دختر من الان ۵ سال دارد از دو سال و نیم مهد کودک بردم اینکه در کنار شغلت باید به فکر لحظه به لحظه دخترم نیز باشم که زنگ بزنم ناهار چی خوردی، چیکار میکنی؛ واقعا سخت است.
ما گاهی شیفتی هستیم و تا عصر میمانم عصر که خانه میروم برخی اوقات از شدت خستگی توان کار دیگری را ندارم اما نمیتوانم به خواستههای دخترم نه بگویم با وجود خستگی باید با دخترم نیز نقاشی بکشم، بازی کنم، حرف بزنم، نمیتوانم توقعاتش را نادیده بگیرم.
صبح زاگرس- به نظر شما مهمترین مشکل فرهنگی استان چیست و چه راهکاری برای آن دارید؟
عليزاده: فضای فرهنگی در استان وجود ندارد که بخواهیم مشکل آن را بیان کنیم مرکز استان ما تنها مرکز استانی است که سینما ندارد تنها مرکز استانی که مکان مناسبی برای فعالیت فرهنگی ندارد ما اصلا مراکز فرهنگی نداریم که بخواهیم مشکلاتش را بیان کنیم.
با وجود این همه ظرفیتها و ذخایری که در استان داریم اما هیچ تلاشی در این خصوص در استان نشده است که این مشکلات فرهنگی را برطرف کنند.
اگر یک سینما باشد جوان ما به جای اینکه در کوچه خیابان به دنبال قدم زدن باشد و یا پولش را هزینه سیگار کند به همراه دوستش به سینما میرود به فلان مکان فرهنگی میرود. همیشه فریاد زدیم سینما و مرکز فرهنگی در استان نداریم اما متاسفانه توجهی نمیشود.
صبح زاگرس- اگر نماینده مجلس بودید سه اولویت شما چه بود؟
عليزاده: اولا خدا نکند که نماینده باشم چرا که نمیتوانم برخی از نیازهای مردم را براورده کنم اما ابتدا ساخت مراکز فرهنگی را در اولویت قرار میدادم بعد نگاهم را به سمت افرادی میبردم که در معیشت دچار مشکلاتی هستند به دنبال ایجاد شغل یا منبع درامد برای این افراد میرفتم.
من این مسائل را در بازار در میان مردم درک کردهام نماینده مجلس باید در میان مردم باشد و درد و دل مردم را بشنود.
صبح زاگرس- چه هدفی برای آینده دارید؟
عليزاده: به دنبال اهداف دور و دراز نیستم هر روز به فکر فردایم هستم و سعی میکنم همان روزم را به بهترین شکل بگذرانم و در حیطه خبر نیز به دنبال موفقیتهای بیشتر هستم.
صبح زاگرس- چه اندازه صبح زاگرس را دنبال میکنید؟
عليزاده: خیلی زیاد، در گروههای مجازی صبح زاگرس عضو هستم و خبرهایشان را دنبال میکنم تنها عضو دو گروه خبری هستم یکی صبح زاگرس است.
خبرهای این پایگاه خبری برایم جالب است چرا که در عین واقعیت جذاب نیز هستند، برخیها تیترهای اغراق امیز میزنند اما خبرهای صبح زاگرس را میپسندم.
ویژگی خیلی خوبی که دارد این است که هم پای مردم است مشکلات مردم را به خوبی انعکاس میدهد این برای من جالب است، بیشتر خبرگزاریها و سایتها سعی میکنند ابتدا مسئولان را داشته باشند و بعد مردم را اما صبح زاگرس اول مردم را دارد بعد مسئولان.
صبح زاگرس- با شنیدن این کلمات اولین جملهای که به ذهنتان میرسد را بگویید.
عليزاده:
شبکه دنا: شبکهای که سعی کرده تمام گویشهای لری و ترکی وایدههای کسانی که ساکن استان هستند را برآورده کند.
آقای رئوف: فردی با شخصیت، فوق العاده مهربان و به نظر من یک فردی که وقتی با شما مواجهه میشود فکر نمیکنید مدیرکل هستند در نگاه اول نگاه پدرانه دارد.
سال ۱۴۰۲: برای من سخت گذشت
پخش زنده: خیلی استرسزا
مادر شاغل: سخت اما لذت بخش
زلزله سی سخت: خاطرهای تلخ
هواپیمای تهران یاسوج: واقعا تلخ و سخت
صبح زاگرس- برای مردم یک دعا کنید.
عليزاده: اول اینکه دعا میکنم سالم باشند چرا که فقیری بهتر از بیمار بودن است ما میتوانیم حال یک فقیر را درک کنیم اما حال بیمار را نمیتوانیم درک کنیم، امیدوارم با آغاز سال جدید تحولی ایجاد شود که هیچ یک از افراد جامعه نیازمند نگاه دیگران نباشند.
صبح زاگرس- حرف پایانی؟
عليزاده: مهم نیست کجا هستیم و چکار میکنیم مهم این است چگونه زندگی میکنیم هر کاری باشد سختیهای خاص خودش را دارد حتی مادری که خانه داری میکند سختیهایی دارد بیایم به کیفیت زندگیهایمان توجه کنیم.
شاید زندگی بالا پایین زیاد داشته باشد این عمر مسیرش را طی میکند مهم این است ما چگونه این مسیر را طی میکنیم باید از لحظات زندگیمان لذت ببریم.
انتهای خبر/
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- آمریکا در برابر ایران اشتباه محاسباتی کرد
- رئیس جدید دانشگاه یاسوج معارفه شد
- شهری بدون داروخانه در کهگیلویهوبویراحمد
- توضیحات دادستان یاسوج در رابطه با یک قتل
- پخت نان بیکیفیت در تنور نظارت مسئولان
- گره کور بلوار معروف یاسوج باز شد
- فرمانده جدید سپاه فتح معارفه شد+ تصاویر
- خصوصی بودن پتروشیمی ستاره گچساران
- پل مکانیزه یاسوج؛ رویایی ناتمام برای شهروندان
- کافههای پارک آبشار تعطیل شدند
- ستارههای درخشان بهمئی؛ از تلاش تا تقدیر
- ادارهای بدون مدیر و سرپرست در بهمئی
- تغییرات مدیریتی در ایستگاه جهاد کشاورزی کهگیلویه
- توهین وقیحانه فرماندار شیراز به پرفسور ملک حسینی
- همایش تجلیل از مقام معلم در بهمئی
- بهرامی به استقبال تاجگردون در ورودی سیسخت میرود!
- آغاز عملیات اجرایی پتروشیمی ستاره گچساران
- محصولات روی زمین مانده؛ مسئولان باشت کجایند؟
- افتتاح قرارگاه محرومیتزدایی شهید رئیسی در بهمئی
- مراسم معارفه فرمانده سابق سپاه فتح در بوشهر
- واگذاری طرحهای نیمهتمام دولتی به سرمایهگذاران خصوصی
- فیلمسازان در فیلمهای دفاع مقدس قهرمان پروری کنند
- دیدار مسئولان با خانوادههای شهدای خطهٔ بهمئی
- گلزار مطهر شهدای سیسخت گلباران شد
- جمهوری اسلامی، نماد وحدت دین و سیاست
- پایان رقابت فوتسال «جام ولایت» در گچساران+ تصاویر
- استقلال بدون محروم به فینال رسید
- راههای پیشگیری و کنترل آتشسوزی جنگلها در کهگیلویهوبویراحمد
- بازار روز یاسوج؛ هر غرفهاش قصهها دارد
- روایت تلاش گروه جهادی دستان مهربان
- تحول در چهره شهر توریستی دنا
- عطرافشانی گلزار شهدای گمنام در بهمئی
- پایان اختلافات ملکی لنده؛ کاداستر به روستاها میرسد
- حضور سردار فضلی در خانه جانباز باشتی
- نرخهای نجومی در آبشار یاسوج
- خون است که خرمشهر رو آزاد کرد
- شکوه حضور نیروهای مسلح کهگیلویهوبویراحمد
- تجلیل از فاتحان عملیات آزادسازی خرمشهر در باشت
- فتح خرمشهر محصول همدلی و کار جمعی بود
- کامیونداران، شیرمردان جادههای استان
- ساخت نخستین رادار فرودگاهی تمام ایرانی
- خواسته اصلی مردم در همایش کوهگل چه بود؟
- سیاستزدگی؛ بلای جان توسعه پایدار کوهستانهای زاگرس
- آیین غبارروبی گلزار مطهر شهدای گمنام
- گرامیداشت حماسه سوم خرداد در لنده
- همایش گرامیداشت «فتح خرمشهر» در گچساران+ تصاویر
- فتح خرمشهر، تثبیتکننده انقلاب اسلامی بود
- همایشی با رنگ و بوی شهدایخدمت در کهگیلویهوبویراحمد
- شهر دلاوران، میزان عاشقان شهید جمهور
- بخشی از دستاوردهای شهید رئیسی در کهگیلویهوبویراحمد
- مشاهده بیشتر