رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
جمعه 1404/04/13 Friday - 2025 04 July الجمعة ، 9 محرّم ، 1447
ساعت
1404-04-13 16:57 شماره خبر : 14190
جنگ روایت‌ها و تخریب برند کریدوری ایران؛

قدرت‌های بزرگ، به‌ ویژه ایالات متحده امریکا وارد صحنه شده‌اند تا به هر شکل ممکن، از تثبیت ایران به‌عنوان یک گلوگاه ژئوپلیتیکی جلوگیری کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» رحمان تقوائی‌پور با انتشار متنی در «ویراستی» نوشت: تنش میان کشور عزیزمان ایران و اسرائیل اگر چه در سطح رسانه‌ای معمولاً به عنوان یک تقابل ایدئولوژیک یا نظامی جلوه داده می‌شود، اما در لایه‌های زیرینش، بازتاب رقابت ژرف‌تری است؛ رقابت تمدنی بر سر (کنترل جغرافیای حیاتی اوراسیا) نظریه‌های ژئوپلیتیکی مثل هارتلند و ریملند نشان می‌دهند هر گونه تغییر در مسیرهای استراتژیک منطقه‌ای، می‌تواند منجر به تغییر در توازن قدرت جهانی شود. اینجاست که قدرت‌های بزرگ، به‌ ویژه ایالات متحده، وارد صحنه می‌شوند تا به هر شکل ممکن، از تثبیت ایران به‌عنوان یک گلوگاه ژئوپلیتیکی جلوگیری کنند.

ایران به‌واسطه موقعیت استراتژیک خود نه‌ تنها در مرز هارتلند و ریملند قرار دارد بلکه در تلاقی ۳ کریدور کلیدی اوراسیاست: ۱-کریدور شمال–جنوب (INSTC): مسیر اتصال روسیه به هند از طریق ایران و دریای خزر، ۲-کمربند جاده‌ ابریشم چین: گذرگاه زمینی برای اتصال چین به اروپا و ۳-مسیرهای غربی به مدیترانه: از عراق و سوریه تا بندر لاذقیه، که می‌تواند حلقه‌ حیاتی مسیر شرق-مدیترانه باشد.

۱-تضعیف پیوستگی منطقه‌ای ایران  
با حمایت از تنش‌های داخلی در عراق، سوریه، قفقاز جنوبی و افغانستان واشنگتن درصدد قطع زنجیره‌ اتصال ایران به محیط پیرامونی خود است؛ این یعنی جلوگیری از تکمیل پیوند ژئوپلیتیکی (محور شرق به مدیترانه) و کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران!

 ۲-جایگزینی مسیرهای موازی  
پروژه‌هایی نظیر IMEC (کریدور هند-اروپا) یا عرب‌مد دقیقاً در راستای خنثی‌سازی قدرت ترانزیتی ایران است، هدف این است که مسیر انرژی و تجارت بین آسیا و اروپا بدون عبور از جغرافیای ایران محقق شود، این یعنی حذف ایران از بازی بزرگ یا بهتر است بگویم حذف ایران از نظم آینده!

 ۳-دیپلماسی مهار از درون!
 یعنی تضعیف اعتماد شرکت‌های لجستیکی جهانی از طریق تبلیغ ناامنی داخلی و منطقه‌ای یا استفاده از نهادهای بین‌المللی برای ایجاد محدودیت‌های فنی (مثل FATF یا IMO) و یا ارائه مشوق‌های مالی به کشورهای منطقه برای عدم مشارکت با پروژه‌های ترانزیتی ایران!

و همه اینها با هم  ۴-جنگ روایت‌ها و تخریب برند کریدوری ایران!  

با بهره‌گیری از رسانه‌های جهانی، تلاش برای تصویرسازی ایران به عنوان کشوری ناامن، غیرباثبات و نامطمئن در حوزه ترانزیت صورت می‌گیرد تا قدرت نرم منطقه‌ای ایران هم دستخوش فرسایش شود.

حال سوال مهم این است که جایگاه صلح ابراهیم در این پازل کجاست؟

توافق‌نامه‌ ابراهیم، اگرچه با پوشش (عادی‌سازی روابط) مطرح می‌شود اما از منظر ژئوپلیتیکی، یک معماری امنیتی و تجاری غرب‌محور برای بازطراحی خاورمیانه است یعنی اتصال امارات، بحرین، عربستان، اسرائیل و آمریکا به‌عنوان زنجیره‌ای از گره‌های لجستیکی، امنیتی و اطلاعاتی و کاهش نقش ایران به‌ عنوان مرکز قدرت نرم در جهان اسلام همچنین به حاشیه بردن مسیرهای سنتی ترانزیت نفت، گاز و کالا از طریق جغرافیای ایران ...!

حالا سوال مهم این است که در صورت شکست ایران در این سناریو، چه پیامدهابی پیش روی ما خواهد بود؟
به گمانم در میان‌مدت با پیامدهایی مثل کاهش درآمدهای ترانزیتی و تضعیف قدرت اقتصادی، تضعیف نفوذ منطقه‌ای در سوریه، عراق و لبنان، حاشیه‌نشینی ژئوپلیتیکی و محروم‌شدن از جایگاه راهبردی در نظم اوراسیایی آینده.

و سوال مهم‌تر این است که راه مقابله با این برنامه وحشتناک غرب چیست؟

۱- دیپلماسی فعال ژئوپلیتیکی با شرق و جنوب جهان، یعنی تقویت همکاری با روسیه، چین، هند، و حتی کشورهای آفریقایی برای اتصال به مسیرهای متقاطع
۲- امن‌سازی کریدورها از طریق ثبات داخلی و منطقه‌ای (مهار اسرائیل)
۳- جنگ روایت متقابل: ایجاد تصویر ایران به‌عنوان شریک مطمئن در حوزه ترانزیت و تجارت!
۴-ایجاد پیمان‌های منطقه‌ای موازی با ساختارهای غرب‌محور

 این کارزار چیزی فراتر از موشک و تانک‌هاست؛ نبردی در لایه‌ لجستیک، روانی و دیپلماتیک بر سر ترسیم دوباره‌ نقشه جهان است، اگر ما این بازی رر مدیریت نکنیم، آینده منطقه‌ نه در میدان‌های نبرد، بلکه روی خطوط ریلی و نقشه‌های بندری رقم خواهد خورد.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط
نظر شما
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!