رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
سه‌شنبه 1404/03/13 Tuesday - 2025 03 June الثلاثاء ، 7 ذو الحجة ، 1446
ساعت
1404-03-11 19:11 شماره خبر : 13326
در نشست تخصصی «پدیدار خشونت» مطرح شد؛

نشست تخصصی «پدیدار خشونت» با حضور جمعی از صاحب‌نظران و متخصصان حوزه‌های حقوقی، روانشناسی و جامعه‌شناسی در سالن جلسات کتابخانه مرکزی یاسوج برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» در این نشست «حمید نادریان» معاون منابع انسانی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد، به تحلیل ابعاد حقوقی و قضایی پدیده خشونت پرداخت و بر لزوم تقویت سازوکارهای پیشگیرانه در نظام قضایی تأکید کرد.

«سلیمان شهبازی» روانشناس و پژوهشگر حوزه رفتارهای اجتماعی، نیز با بررسی ریشه‌های روان‌شناختی خشونت، نقش عوامل فردی و تربیتی در تداوم این پدیده را مورد واکاوی قرار داد.

از سوی دیگر، «آرمان حیدری»، جامعه‌شناس، با نگاهی کلان‌نگر به تأثیر ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اشکال مختلف خشونت اشاره کرد و راهکارهای جامعه‌محور برای کاهش آن را ارائه داد.

این نشست که با حضور تعدادی دانشگاهیان، حقوقدانان، فرهنگیان و علاقه‌مندان همراه بود، به دنبال ایجاد گفتمانی علمی برای شناخت عمیق‌تر دلایل تداوم خشونت و ارائه راهکارهای عملیاتی برای مهار آن در سطح جامعه برگزار شد.

حمید نادریان، در این نشست به بررسی ابعاد قانونی، اجتماعی و روانشناختی پدیده خشونت پرداخت و با اشاره به نقش قانونگذار و دستگاه قضایی در تنظیم روابط اجتماعی گفت: دستگاه قضایی و قانون‌گذار در یک مسیر مستقیم و همسو حرکت می‌کنند. این مسیر را قانون اساسی ترسیم کرده و هدف آن ایجاد نظم اجتماعی است.

معاون منابع انسانی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: قانون‌گذار برای تمام شهروندان ایرانی، از ارس و از خارک تا هرمز، مقرراتی یکسان وضع کرده است. این مقررات برای تنسیق امور و نظم‌بخشی به جامعه طراحی شده‌اند. البته در برخی حوزه‌ها قانون‌گذار موفق عمل کرده و در برخی دیگر ضعف‌هایی وجود دارد که ما آن را می‌پذیریم.

وی با بیان اینکه دستگاه‌های تقنینی و قضایی نباید خود را از علوم انسانی مانند جامعه‌شناسی و روانشناسی بی‌نیاز بدانند، عنوان کرد: اینکه تا چه اندازه توانسته‌ایم از این علوم در قانون‌گذاری و اجرا بهره ببریم، موضوعی است که باید در جای دیگری به آن پرداخت.

خشونت؛ چهره‌های آشکار و پنهان

نادریان با اشاره به مفهوم خشونت، خاطرنشان کرد: خشونت تنها به معنای فریاد کشیدن یا استفاده از سلاح سرد نیست، خشم چهره‌های ساختاری نیز دارد که گاه در قالب تعصبات قومی، فرهنگی یا تاریخی خود را نشان می‌دهد.

معاون منابع انسانی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد به حدیثی از پیامبر اسلام اشاره کرد که خشم را مقدمه بسیاری از پلیدی‌ها دانسته و ابراز داشت: خشونت می‌تواند هم چهره فردی داشته باشد و هم چهره اجتماعی. متأسفانه در برخی موارد، داشتن سلاح یا رفتارهای خشونت‌آمیز به یک نماد تفاخر تبدیل شده است.

وضعیت خشونت در کهگیلویه و بویراحمد

وی با اشاره به تاریخچه ۶۰ ساله استان کهگیلویه و بویراحمد، سؤالی مطرح و بیان کرد: آیا این استان توانسته از نقاط منفی و سیئات گذشته عبور کند؟ آیا پوست‌اندازی فرهنگی داشته یا صرفاً ظاهری بزک شده است؟ وی در پاسخ به سؤال خود گفت: متأسفانه ما هنوز در باتلاق تعصبات جاهلانه و مقدس‌نمایی گیر کرده‌ایم. این تعصبات مانع از تحولات اساسی در جامعه شده است.

نادریان به نمونه‌های عینی خشونت در استان اشاره کرد و اذهان داشت: بین سال‌های ۹۲ تاکنون، تنها در شعبه ویژه جرائم خشن، حدود ۱۶ تا ۱۷ پرونده مربوط به نزاع‌های خونین به ثبت رسیده است.

معاون منابع انسانی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد به موردی اشاره کرد که فردی با قساوت تمام، دیگری را با چاقو مورد حمله قرار داد و بیان داشت: این رفتارها نشان‌دهنده نوعی سادیسم و بیماری روانی است که ریشه در خشونت‌های تحمیل‌شده گذشته دارد.

آمار خشونت و امنیت در استان

وی با اشاره به تصور نادرست درباره ناامنی در کهگیلویه و بویراحمد، اظهار داشت: برخلاف تصور عمومی، این استان از نظر شاخص‌های امنیتی در رتبه سوم تا پنجم کشور قرار دارد.

نادریان مقایسه‌ای با استان فارس انجام داد و عنوان کرد: در استان فارس ماهانه ۸۰ تا ۱۲۵ فقره قتل رخ می‌دهد، درحالی که آمار خشونت در کهگیلویه و بویراحمد به مراتب کمتر است.

معاون منابع انسانی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد دلیل گسترش بازتاب خشونت‌های خرد در استان را «همبستگی قومی و طایفه‌ای» دانست و مطرح کرد: وجود شبکه‌های ارتباطی گسترده بین طوایف و حس کنجکاوی مردم باعث می‌شود هر اتفاق کوچکی به سرعت منتشر شود. این ویژگی اگرچه از نظر اجتماعی می‌تواند مثبت باشد، اما متأسفانه گاه به‌صورت سلبی استفاده می‌شود.

ضرورت توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی

محسن جبارنژاد در ابتدای این نشست با اشاره به گسترش آسیب‌های اجتماعی در جامعه، گفت: مسائل اجتماعی امروز دامن‌گیر جامعه ما شده است و این ضرورت را ایجاد می‌کند که به‌صورت جدی‌تر به حوزه فرهنگ و اندیشه بپردازیم بنابراین نشست‌های اندیشه‌ای و گفتگوهای علمی می‌توانند به درک بهتر این چالش‌ها کمک کنند.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان با اشاره به وقایع اخیر خشونت‌آمیز در منطقه، از جمله «قتل یک زن در بلوار مطهری قسمت کشاورزی وحادثه تیراندازی در سالم‌آباد» تصریح کرد: متأسفانه خشونت در حال تبدیل شدن به پدیده‌ای نمایشی است و گاهی با انگیزه‌های روان‌شناختی یا اجتماعی رخ می‌دهد.

وی ادامه داد: برخی تحلیل‌ها نشان می‌دهد که خشونت در استان ما گاهی جنبه نمادین پیدا کرده و حتی در ترانه‌ها و اشعار نیز بازتاب یافته است.

ریشه‌یابی خشونت و نقش فرهنگ

جبارنژاد با اشاره به تأثیر عوامل فرهنگی و تاریخی در شکل‌گیری خشونت، خاطرنشان کرد: ما در استان کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگ غنی مهمان‌نوازی و فضیلت‌های اخلاقی داریم، اما متأسفانه در برخی موارد، خشونت جایگزین این ارزش‌ها شده است، که برای مقابله با این پدیده، نیاز به خودشناسی فردی و ملی داریم و باید به دنبال بازتعریف هویت فرهنگی خود باشیم.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان به برخی از چالش‌های اجتماعی استان اشاره و عنوان کرد: مسائلی مانند بیکاری، اعتیاد، طلاق، و تغییر سبک زندگی نیازمند بررسی کارشناسانه است، به‌عنوان مثال، رشد بی‌رویه کافه‌ها در یاسوج و برخی شهرهای دیگر، نشان‌دهنده تغییر الگوهای رفتاری است که باید مورد تحلیل قرار گیرد.

راهکارها و نقش نهادهای علمی و اجرایی

وی با اشاره به ضرورت تعامل بین نهادهای علمی و اجرایی، مطرح کرد: نهاد علم باید با نهاد سیاست و تصمیم‌گیری تعامل داشته باشد تا بتوان از یافته‌های پژوهشی در برنامه‌ریزی‌های کلان استفاده کرد، لذا با تشکیل کارگروه‌های تخصصی متشکل از جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، و سیاست‌گذاران، می‌توان راهکارهای عملی برای کاهش خشونت ارائه داد.

جبارنژاد در پایان سخنان خود اظهار داشت: تنها راه برون‌رفت از این چالش‌ها، گفتگوی جمعی و تعامل بین نخبگان، دستگاه‌های اجرایی، و مردم است. که باید خشونت را از ابعاد مختلف جامعه‌شناختی، روان‌شناختی، و فرهنگی بررسی کنیم و برای کاهش آن برنامه‌ریزی دقیق داشته باشیم.

سطح‌بندی تحلیل پدیده خشونت

آرمان حیدری در این نشست و در ابتدای سخنان خود گفت: هر پدیده‌ای را می‌توان از منظرها و روش‌های مختلفی بررسی کرد. در مورد خشونت نیز باید به سطوح مختلف تحلیل توجه داشت. نخستین سطح، «سطح چیستی» است؛ یعنی فهمیدن اینکه خشونت چیست و آیا در تعریف آن اجماع وجود دارد. در بسیاری از موارد، درباره‌ی تعریف اولیه‌ی یک مسئله مانند خشونت، اتفاق نظر نسبی دیده می‌شود.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: سطح دوم، «سطح تحلیل و چرایی» خشونت است، در این مرحله، معمولاً اختلاف‌نظرها آغاز می‌شود؛ چرا که هر کس با رویکردی خاص به تبیین علل خشونت می‌پردازد. سطح سوم، که از همه پیچیده‌تر است، «سطح راه‌حل‌ها و سیاست‌گذاری‌ها» است و اینجاست که مسئله بغرنج می‌شود، زیرا حتی با وجود دانش کافی، اجرای راهکارهای عملی با چالش‌های بسیاری روبه‌روست.

تعریف خشونت و ابعاد پنهان آن

وی ادامه داد: خشونت واژه‌ای سهل‌وممتنع است؛ به‌ظاهر ساده، اما در عمل تعریف آن دشوار است. معمولاً اولین تصویری که از خشونت به ذهن می‌آید، «خشونت فیزیکی و کنش‌گرانه» است؛ یعنی فردی که به دیگری حمله می‌کند یا او را مورد آزار قرار می‌دهد. اما خشونت ابعاد گسترده‌تری دارد: خشونت می‌تواند علیه طبیعت، حیوانات، یا حتی در قالب خشونت ساختاری (مانند خشونت دولت علیه شهروندان یا برعکس) باشد.

حیدری خاطرنشان کرد: اگر تعریف ما از خشونت محدود و تقلیل‌گرایانه باشد، راهکارهایمان نیز ناقص خواهد بود. یکی از دلایل ناکامی‌ها در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، همین نگاه محدود به پدیده‌هایی مانند خشونت است.

رویکردهای نظری به خشونت

این جامعه‌شناس در ادامه به سه دیدگاه عمده در تحلیل خشونت اشاره و مطرح کرد: ۱- نگاه کارکردگرایانه: این نگاه که در جامعه‌شناسی ایران بسیار رایج است، خشونت را پدیده‌ای می‌داند که باید از بالا مدیریت شود. در این دیدگاه، نخبگان برای مردم تصمیم می‌گیرند و راهکارها عمدتاً قهری و انتظامی است.

۲- نگاه مارکسیستی: این دیدگاه خشونت را زاییده‌ی ساختارهای ناعادلانه‌ی اقتصادی و سیاسی می‌داند و معتقد است حل آن مستلزم تغییرات بنیادین در ساختار قدرت است.  

۳- نگاه تفسیرگرایانه: این رویکرد بر فهم ذهنیت کنش‌گران خشونت تأکید دارد و معتقد است باید به جای قضاوت، به درک دلایل و زمینه‌های رفتار خشونت‌آمیز پرداخت.  

حیدری در توضیح دیدگاه سوم مطرح کرد: اگر بخواهیم خشونت را به‌طور ریشه‌ای تحلیل کنیم، باید به سراغ افرادی برویم که مرتکب خشونت می‌شوند و بفهمیم چه تجربیات و برداشت‌هایی آن‌ها را به این سمت سوق داده است. گاهی اوقات، بی‌عدالتی واقعی وجود دارد، اما گاهی نیز «تصور فرد از بی‌عدالتی» است که او را به خشونت وامی‌دارد.

این پژوهشگر در پایان سخنانش گفت: برای پرداختن به مسئله خشونت، باید از سطح توصیف فراتر رویم و به فهم عمیق‌تر از علل و زمینه‌های آن برسیم.

سلیمان شهبازی، روانشناس برجسته، در این نشست به ارائه تحلیل‌های عمیق روانشناختی از پدیده خشونت پرداخت و با تشبیهی تأمل‌برانگیز گفت: خشونت در جامعه مانند سرفه کردن است. اگر با فشار دست جلوی سرفه را بگیریم، شاید سرفه متوقف شود، اما ممکن است فرد را خفه کنیم.

این روانشناس تصریح کرد: کودکی که در خانه فرصت بیان احساسات را ندارد و صدایش شنیده نمی‌شود، همان کسی است که ممکن است روزی در خیابان با چاقو مورد آزار قرار گیرد یا خود مرتکب خشونت شود.

وی با تفکیک مفاهیم پایه‌ها ادامه داد: باید بین درد، خشم و خشونت تمایز قائل شویم. خشم یک احساس طبیعی است، اما خشونت یک رفتار انتخابی است. این تفاوت کلیدی است که بسیاری آن را درک نمی‌کنند.

شهبازی با بسط مفهوم درد خاطرنشان کرد: درد، تجربه مشترک همه انسان‌هاست. هر چیزی که مخالف میل و خواست ما باشد، برایمان دردناک است: تأیید نشدن توسط دیگران، تجربه تنهایی، یا از دست دادن عزیزان. اما آنچه اهمیت دارد، پاسخی است که ما به این دردها می‌دهیم.

چرخه معیوب درد و خشونت

این روانشناس با اشاره به چرخه معیوب درد و خشونت هشدار داد: برخی افراد برای فرار از درد، به دنبال راه‌حل‌های موقتی می‌روند که در نهایت رنج بیشتری ایجاد می‌کند، مثلاً فردی که پس از طرد شدن عاطفی، طرف مقابل را تهدید می‌کند، در واقع با انتخاب رفتاری ویرانگر، درد خود را تشدید می‌کند و وارد چرخه خشونت می‌شود.

اهمیت خودشناسی هیجانی

وی بر نقش محوری خودشناسی تأکید کرد: بسیاری از ما حتی نمی‌دانیم در چه مواقعی خشمگین می‌شویم یا چگونه این احساس را مدیریت کنیم، خودشناسی هیجانی اولین قدم برای مدیریت خشم است. اگر خشم را به عنوان بخشی طبیعی از وجودمان بپذیریم، بهتر می‌توانیم آن را مهار کنیم.

شهبازی با اشاره به نظریه «سایه» یونگ توضیح داد: خشم مانند دیگر احساسات، ذاتاً منفی نیست. حتی پیامبر اسلام نیز در مواجهه با بی‌عدالتی، خشم مقدس نشان می‌داد، مسئله این است که چگونه از این انرژی استفاده کنیم.

رابطه اضطراب و خشونت

این روانشناس با ارائه مدل تحلیلی خود عنوان کرد: خشونت میوه درخت اضطراب است. اگر می‌خواهید خشونت در جامعه کاهش یابد، باید به سراغ کاهش اضطراب بروید. کودکان مانند دماسنج‌های خانواده هستند؛ پرخاشگری آنها نشان‌دهنده ناامنی‌های درون خانه است.

انتقاد از سبک‌های تربیتی ناکارآمد

وی به ویژه به «سبک تربیتی قضاوتی» در برخی خانواده‌ها اشاره و هشدار داد: وقتی مدام به کودک می‌گوییم «تو هیچ‌چیزی نمی‌شوی»، او را در آیندهای مبهم رها می‌کنیم. این گفتگوها عزت‌نفس کودک را نابود می‌کند و او را به سمت خشونت سوق می‌دهد؛ چرا که در جامعه به دنبال تأییدی می‌گردد که در خانه نگرفته است.

راهکارهای عملی برای پیشگیری و کاهش خشونت

سلیمان شهبازی در بخش پایانی سخنان خود، با تأکید بر ضرورت اقدامات عملی، چهار راهکار اساسی را برای مقابله با خشونت در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی به شرح زیر ارائه داد:  

۱- جایگزینی گفت‌وشنود به جای گفتگوهای تخریب

شهبازی با تمایز قائل شدن بین «گفتگو» و «گفت‌وشنود»، توضیح داد که در بسیاری از خانواده‌ها و روابط اجتماعی، افراد تنها به دنبال اثبات نظر خود هستند، بدون آنکه به دنبال درک طرف مقابل باشند.

وی در ادامه اذهان داشت: گفت‌وشنود یعنی گوش دادن فعال، بدون قضاوت، و با هدف فهمیدن دنیای درونی فرد مقابل. وقتی کودک، همسر یا هر فردی احساس کند که صدایش شنیده می‌شود، نیازی به بروز خشونت برای جلب توجه پیدا نمی‌کند.

۲- حذف مقایسه و تحقیر از سبک تربیت

به گفته این روانشناس، یکی از مخرب‌ترین رفتارهای والدین و مربیان، مقایسه کودکان با یکدیگر است، وقتی به کودک می‌گوییم «چرا مثل فلان کس نیستی؟»، در واقع به او می‌فهمانیم که به اندازه کافی خوب نیست. این کار عزت‌نفس او را تخریب می‌کند و او را به سمت رفتارهای پرخاشگرانه سوق می‌دهد؛ چرا که در جامعه به دنبال اثبات خود به هر قیمتی خواهد بود، لذا به جای مقایسه باید روی توانمندی‌های منحصر به فرد هر کودک تمرکز شود.  

۳- نهادینه کردن احترام به عنوان پایه روابط

شهبازی احترام را «واکسنی اجتماعی» ضد خشونت دانست و اظهار داشت: کودکی که در خانواده می‌آموزد برای خود و دیگران احترام قائل شود، در مواجهه با تعارضات به جای خشونت، از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز استفاده می‌کند، لذا احترام گذاشتن به کودکان نباید مشروط به رفتارهای خاص باشد؛ آن‌ها باید بدانند فارغ از هر شرایطی، ارزشمند هستند.

۴- شروع تغییر از سطح فردی و خانوادگی

این روانشناس با اشاره به ناکارآمدی انتظار تغییر از سیستم‌های کلان بدون اقدام شخصی، گفت: بسیاری منتظرند تا جامعه یا دولت تغییر کند، اما واقعیت این است که تغییر از درون خانواده‌ها آغاز می‌شود. والدین باید پیش از آنکه بخواهند کودکانشان را اصلاح کنند، به الگوهای رفتاری خود توجه کنند و باید بدانیم که یک پدر یا مادر عصبانی نمی‌تواند انتظار داشته باشد فرزندش خشم خود را کنترل کند.

وی در جمع‌بندی این بخش بیان داشت: این راهکارها ساده به نظر می‌رسند، اما اجرای آن‌ها نیازمند آگاهی، تمرین و پشتکار است. خانواده‌ها باید بدانند که پیشگیری از خشونت، بسیار کم‌هزینه‌تر از درمان عواقب آن است.

شهبازی در پایان افزود: این راهکارها نه‌تنها برای کاهش خشونت، بلکه برای ارتقای کیفیت روابط انسانی در تمام سطوح کاربرد دارند و باید بدانیم که «خشونت تنها با چاقو و مشت نمایان نمی‌شود؛ گاهی یک کلمه یا نگاه تحقیرآمیز می‌تواند آتش خشم را شعله‌ور کند». بنابراین، سرمایه‌گذاری روی آموزش این اصول به خانواده‌ها و نهادهای آموزشی، گام بزرگی در جهت جامعه‌ای امن‌تر و سالم‌تر خواهد بود.

تصاویر تکمیلی:

اخبار مرتبط
نظر شما
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

آخرین اخبار