سایه شوم سد خرسان ۳ بر سرزمین زاگرس

زخمی بر پیکر سبز ایران؛

سایه شوم سد خرسان ۳ بر سرزمین زاگرس

درحالی که کارشناسان، احداث سد و طرح انتقال آب خرسان ۳ را فاجعه‌ای تمام عیار برای محیط زیست، اقتصاد و فرهنگ زاگرس می‌دانند،اما خبرها حاکی از آغاز فعالیت این سد با لابی‌های گسترده را می‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» پروژه سد خرسان ۳، بدون اخذ مجوزهای لازم و مطالعه ارزیابی جامع محیط زیستی، همچون تیغی بر پیکره منطقه حفاظت‌شده دنا و جوامع محلی فرود می‌آید.

 این پروژه که بخشی از پرونده بزرگ ۲۵ سد در سرشاخه‌های کارون است، نه‌تنها طومار زندگی هزاران نفر را درهم پیچیده است؛ بلکه میراث طبیعی و تاریخی کهن این سرزمین را برای همیشه به زیرآب می‌برد.

فریاد خاموش جنگل‌ها و خانه‌ها

منابع محلی و محیط زیستی تائید می‌کنند که عملیات احداث سد «خرسان ۳» در استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال‌وبختیاری، بدون اخذ مجوزهای قانونی لازم و گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی در جریان است هرچند که حکم قضایی مانع اجرای این سد شده؛ اما خبرهای رسیده خبر از آغاز سد با پروژه 26 هزارمیلیاردی در آینده نزدیک را می‌دهد که این عمل، نقض فاحش قوانین برنامه‌ریزی و محیط زیستی کشور محسوب می‌شود.

باید بدانیم که بر اساس برآوردها، بیش از ۲۴۰۰ هکتار از عرصه‌های ارزشمند جنگلی و بوته‌زارهای زاگرس به‌طور کامل در پشت آب‌های سد ناپدید خواهند شد و سایه شوم این سد اقلیم استان چهارفصل کهگیلویه وبویراحمد را بر اساس داده‌های زیست‌محیطی به‌کلی تغییر خواهد داد و افسانه دنا که با برف سفیدپوش بر چهره‌اش همیشه تداعی‌کننده بود؛ از بین خواهد رفت.

زاگرس در سایه خرسان ۳

منطقه حفاظت‌شده دنا، یکی از غنی‌ترین ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره در جهان، مستقیماً تحت تأثیر قرارگرفته و هزاران اصله درخت نادر و گونه‌های منحصربه‌فرد در معرض نابودی قطعی قرار می‌گیرند و این امر ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به تنوع زیستی کشور وارد خواهد کرد.

بر اساس برآوردها و طول و تاج سد و دریاچه پشت این سد و با توجه به‌قرار گرفتن دریاچه این سد در استان کهگیلویه وبویراحمد؛ احداث این سد به معنای غرق شدن کامل ۲۴ آبادی است که بیش از ۸۰۰ خانوار را در خود جای‌داده است؛ بر اساس برآوردها درمجموع، ۱۷ روستا به‌طور کامل و بخش‌های کشاورزی ۲۳ روستای دیگر به زیرآب خواهند رفت.

برآورد می‌شود که این پروژه درنهایت منجر به جابجایی و آوارگی اجباری حدود ۱۰ هزار نفر از ساکنان بومی شود و این افراد نه‌تنها خانه که هویت، پیشه و تاریخ خود را از دست خواهند داد.

علاوه بر آسیب انسانی و محیط زیستی، ۲۶ اثر تاریخی، باستانی و طبیعی شناسایی‌شده در منطقه نیز در معرض تخریب یا غرق شدن قرار دارند؛ این امر به معنای محو کردن بخشی از حافظه تاریخی ایران‌زمین است.

خیانت به طبیعت؛ سد خرسان ۳، قصه پرغصه زاگرس

فعالان محیط‌زیست و کارشناسان مستقل نسبت به عواقب فاجعه‌بار این پروژه هشدار داده‌اند؛ آنان این سؤال اساسی را مطرح می‌کنند که «آیا تأمین آب یا برق به هر قیمتی، به بهای نابودی زاگرس، ریه ایران و جوامع کهن آن می‌ارزد؟»

جامعه کارشناسی همواره تأکید داشته که مجوزهای محیط زیستی صادرشده برای این طرح، مغایر با یافته‌ها و هشدارهای پژوهش‌های علمی معتبر است. این مجوزها بدون در نظر گرفتن پیامدهای درازمدت صادرشده‌اند.

پشت پرده سد خرسان ۳؛ نابودی جنگل‌های دنا و آوارگی هزاران نفر

کارشناسان بر این باورند که این طرح، سه آسیب جدی و غیرقابل‌جبران را به همراه خواهد داشت که می‌توان به تخریب محیط زیستی با نابودی بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگل‌ها و مراتع زاگرس، تهدید ذخیره‌گاه جنگلی منحصربه‌فرد دنا و کاهش شدید تنوع زیستی و آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی: جابجایی اجباری حدود ۱۰ هزار نفر از ساکنان بومی، نابودی کشاورزی پایدار در ۲۳ روستا و محرومیت از منابع معیشتی و تخریب میراث فرهنگی و به زیرآب رفتن ۲۶ اثر تاریخی و طبیعی که شناسایی‌شده‌اند اشاره کرد.

مردم منطقه که خود را وارثان راستین این سرزمین می‌دانند، با آگاهی از عواقب پروژه، مطالبه‌ای عمومی و قوی برای توقف آن شکل داده‌اند.

زاگرس در محاق؛ بررسی ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی سد خرسان ۳

مطالبه کنندگان بر این امر پافشاری می‌کنند که ادامه روند کنونی و بی‌اعتنایی به پژوهش‌ها، خیانت به نسل‌های آینده و سرمایه‌های ملی کشور است. خواسته اصلی آنان این است که دولت با تشکیل یک کمیته بی‌طرف و متشکل از کارشناسان دلسوز و مستقل، اقدام به بازنگری علمی و اصولی در تمامی ابعاد این پروژه کند.

این پرونده به یک آزمون جدی برای دولت تبدیل‌شده است؛ هرچند دولت سیزدهم دستور توقف این سد و اجرای کلیه فرایندهای زیست‌محیطی را ابلاغ کرد و رأی دادگاه نیز آن را متوقف کرد، اما بازهم در دولت چهاردهم خبرهایی مبنی بر کلیک خوردن این پروژه با بودجه‌ای هنگفت را می‌دهد.

 

 

امروز باید بدانیم که سرنوشت سد خرسان ۳ دیگر تنها یک بحث فنی نیست؛ به نمادی از تقابل بین دو نگاه «توسعه به هر قیمت» و «توسعه پایدارومردم‌محور» تبدیل‌شده است. چشم‌های زاگرس نشینان و تمامی دوستداران طبیعت ایران به تصمیم دولت دوخته‌شده است؛ تصمیمی که می‌تواند هم‌زمان، هم از گسترده‌ترین زیست‌بوم کشور محافظت کند و هم به مطالبه به‌حق مردم احترام بگذارد.

آیا سد خرسان ۳ ارزش نابودی زاگرس را دارد؟

علی‌رغم صدور رأی قطعی قضایی مبنی بر ممنوعیت احداث سد خرسان ۳، عملیات اجرایی این سد بتنی عظیم (باهدف انتقال آب به صنایع) نه‌تنها متوقف نشده، بلکه با جذب ۲۶ هزار میلیارد تومان سرمایه در سایه، زندگی ۱۰ هزار نفر از اهالی و ۶ میلیون درخت را تهدید می‌کند.

 

مهم‌ترین داده افشاگرانه در پرونده سد خرسان 3، ادامه کار پروژه پس از صدور رأی قطعی و لازم‌الاجرا توسط شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان کهگیلویه و بویراحمد در بهمن 1403 مبنی بر توقف عملیات اجرایی شد است و این رأی که باید فوراً توسط مراجع ذیصلاح اجرایی می‌شد، در عمل نادیده گرفته‌شده است.

سد خرسان ۳؛ فاجعه در راه است

شواهد حاکی از آن است که شرکت مجری توانسته است در فرآیند ساخت سد بتنی 195 متری با حجم مخزن 1.2 میلیارد مترمکعب پیشروی کند، درحالی‌که طبق قانون این پروژه باید متوقف می‌شد و تناقض میان قدرت حکم دادگاه و توان اجرایی پروژه، شکاف عمیقی در اعتماد عمومی ایجاد کرده است.

پروژه سد خرسان ۳ به نمادی نگران‌کننده از توسعه ناپایدار و یک‌بعدی تبدیل‌شده است. پروژه‌ای که بدون رعایت ملاحظات قانونی، محیط زیستی و اجتماعی، نه‌تنها بحران آب را حل نخواهد کرد، بلکه خود به بحرانی بزرگ‌تر در ابعاد انسانی، طبیعی و فرهنگی دامن خواهد زد. سرنوشت این سد و سرزمین اطراف آن، نیازمند بازنگری فوری، شفافیت و پاسخگویی مسئولان در قبال مردم و طبیعت ایران است.