روایت عجیب زندگی و مرگ قاتل در یاسوج

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» به نقل از اقتصادنیوز اردیبهشت‌ سال ۱۳۸۶ بود که در یکی از محلات  شهر یاسوج حادثه‌ای تلخ رخ داد و زندگی دو خانواده را برای همیشه تغییر داد. دو جوان همسایه، یکی مقتول و دیگری قاتل، درگیر نزاعی شدند که پایان آن به فاجعه‌ای غم‌انگیز انجامید.

ماجرا از اختلافات ساده دو همسایه آغاز شد. قاتل، جوانی بود که همیشه از سر و صدای خانه همسایه شکایت داشت و بارها به مقتول اعتراض کرده بود. او معتقد بود رفت‌وآمد زیاد، سر و صدای بچه‌ها و صدای بلند تلویزیون آنها آرامش او و خانواده‌اش را مختل کرده است. مقتول نیز پدری با دو پسر بود.

روز حادثه درگیری این دو  به اوج خود رسید. صدای بلند تلویزیون و بازی کودکان بار دیگر قاتل را به خشم آورد. پس از  آن درگیری لفظی به سرعت بالا گرفت و در لحظه‌ای از عصبانیت، قاتل با چاقو به مقتول حمله کرد. ضربه‌ها، مرگبار بود و مقتول جان خود را از دست داد.  قاتل بعد از دستگیری گفت از شدت عمل خود شوکه شده بود، به همین خاطر تصمیم به فرار گرفت و به جنوب کشور گریخت، اما یک ماه پس از قتل، ماموران پلیس او را دستگیر کردند.

متهم در بازجویی‌هااعتراف کرد عملش از روی عصبانیت و بدون قصد قبلی بود. او گفت:«درگیری ناخواسته بود. نمی‌خواستم او را بکشم.»

در نهایت دادگاه متهم را به قصاص محکوم کرد؛ حکمی که می‌توانست پایانی بر زندگی قاتل باشد. با این وجود گذشت زمان، زندگی خانواده مقتول را تغییر داد. پدر و مادر مقتول، که در غم از دست دادن فرزندشان سوگوار بودند، یکی پس از دیگری از دنیا رفتند. همچنین دو پسر مقتول، که در زمان حادثه خردسال بودند، بزرگ شدند و به سنین جوانی رسیدند. به این ترتیب آن‌ها که وارثان پدر بزرگ و مادربزرگشان بودند تصمیم‌گیرندگان نهایی درباره سرنوشت قاتل پدرشان بودند. این در حالی بود که سال‌ها حبس و انتظار، قاتل را در زندان نگه داشته بود و پیرتر از سن واقعی خود شده بود، چون در تمام  این سالها سایه حکم قصاص همچنان بر سر او سنگینی می‌کرد. در چنین شرایطی بود که در چرخشی غیرمنتظره، پسران مقتول در سال ۱۴۰۳ و 17 سال بعد از قتل تصمیم گرفتند قاتل پدرشان را ببخشند.  آن‌ها شرط گذاشتند که قاتل و خانواده‌اش باید شهر یاسوج را ترک کنند. علاوه بر این، به جای دریافت دیه مالی به نفع خود، از قاتل خواستند که برای چند خانواده بی‌بضاعت بخاری تهیه کند و برای کودکان کار لباس‌های گرم بخرد.

قاتل، که سال‌ها در انتظار مرگ بود، با این بخشش فرصتی دوباره برای زندگی یافت.در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۳، قاتل پس از تحمل ۱۷ سال حبس از زندان آزاد شد. آزادی او، که می‌توانست شروزی نو باشد، دیری نپایید. تنها یک ماه پس از آزادی، پزشکان تشخیص دادند که او به بیماری سرطان مبتلا شده است. بیماری به سرعت پیشرفت کرد و این مرد چند روز پیش درگذشت.

انتهای خبر/