دل‌نوشته‌ای برای آقای قاضی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» ، گاهی واژه‌ها در وصف یک نفر کم می‌آورند گاهی هر چقدر که واژه‌ها و لغت نامه‌ها را زیر و رو کنی نمی‌دانی باید چه واژه‌ای به کار ببری که حق مطلب را ادا کرده باشد، روز گذشته که خبر فوت قاضی حسنی تیتر رسانه‌های استانی، کشوری و حتی رسانه‌های معاند شد باورش سخت بود اما باید باور می‌کردیم که او دیگر نیست باید باور می‌کردیم قاضی حسنی برای همیشه آرام گرفت.

هر بار برای مصاحبه یا بیان یک مشکل تماس می‌گرفتم بی‌درنگ پاسخ می‌دادند، اگر هم فرصت پاسخ نبود خودشان تماس می‌گرفتند و جویای موضوع می‌شدند هر جا لازم بود توضیحاتی می‌داد و همیشه برای اگاهی مردم تلاش می‌کرد.

در فضای مجازی مدام در حال فعالیت بود در فضای حقیقی هرجا پای حق مردم در میان بود حضور داشت وقتی ماجرای ارازل و اوباش در شهر یاسوج افزایش پیدا کرد خود در خیابان‌ها حاضر می‌شد و به سایر دستگاه‌ها و ادارات کمک می‌کرد.

قاضی حسنی آبروی یک خانواده نبود، ابروی یک طایفه، یک روستا و یک شهر نبود قاضی حسنی آبروی یک کشور در استان کهگیلویه و بویراحمد بود، او می‌توانست همچون دیگر نخبگان به استان‌های همجوار برود، او می‌توانست برای خود و خانواده‌اش آسایش و رفاه بهتری فراهم کند، او می‌توانست در پایتخت مشغول به کار شود اما ترجیح داد بماند.
وقتی در یک جلسه‌ای از او پرسیدم آقای دکتر مطمئن هستم تهران به دنبال انتقال شما است چرا در استان مانده‌اید؟ گفت من متعلق به این استان هستم و ترجیح می‌دهم برای مردم استان کار کنم برای ابادانی استان تلاش کنم.
هدفش آبادانی استان بود، هر چند گفته بود اگر روزی نبودم بنویسید مظلومانه زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.
مردم استان کهگیلویه وبویراحمد قدردان او هستند مردم می‌دانند چه کسی را از دست داده‌اند، از روز گذشته سیل ابراز همدردی مردم استان نشان داد این مردم قدرنشناس نیستند قدر فرزندان پاک و مخلص خود را می‌دانند.

وقتی صفحات مختلف فضای مجازی را باز می‌کردم جملات زیبایی برای وصف مرحوم حسنی به کار برده بودند مردم این استان می‌دانند چه اتفاق تلخی برای استان رخ داده است می‌دانند قاضی حسنی برای این استان چه کرد و با وجود نامهربانی‌ها چگونه جلوی خیلی ها‌ایستاد و اجازه نداد حق مردم این استان ضایع شود.

نمی توان در مقابل مشیت الهی‌ایستاد چیزی که مهم است این است که بعد از ما مردم چگونه یادمان می‌کنند، وقتی صفحات مختلف فضای مجازی را می‌خواندم واژه قاضی شجاع و حامی مظلومان را به کار برده بودند خیلی‌ها نوشتند حامی مظلومان پر کشید خیلی‌ها نوشتند مردی از جنس مردم آسمانی شد، برخی نوشته بودند قاضی راست قامت کهگیلویه و بویراحمد اسمانی شد، برخی نوشتند انسانی شریف و چهره‌ای ماندگار، دلسوز، جدی و خدمت‌گزار، همیشه خندان و مهربان، داغ بر دل نشسته، عادل، پاکدست، دلسوز و مردمی و....

این‌ها بخشی از واژه‌هایی بود که مردم این استان برای قاضی خوش نام‌شان نوشتند، به عنوان یک خبرنگار شاهد تلاش‌های بی‌وقفه شون بودم، در بخش توضیحات صفحات مجازی‌اش خودش را اینگونه معرفی کرده بود، خادم الرضا(ع) و نوکر نوکرای اباعبدالله(ع)...

قاضی حسنی برای همیشه رفت، صدایش آرام گرفت، روحش آرامش گرفت، خستگی‌هایش تمام شد و سرانجام به معبود رسید، او برای اجرای عدالت علی در استان کهگیلویه و بویراحمد ذره‌ای کوتاهی نکرد او برای حق مردم این استان شب و روزش را گذاشت، خدایا قاضی حسنی پیش مردم این استان گرامی بود تو نیز گرامی دارش.

اقای قاضی؛ چرا حس می‌کنیم زمان از حرکت ایستاده است؟ سخت است که دیگر قرار نیست پیام‌ها روشنگری‌تان را در فضای مجازی ببینیم، سخت است که دیگر قرار نیست صدایتان را از رادیو و تلویزیون بشنویم، به راستی که چقدر تلخ است که دیگر قرار نیست قاضی حسنی را به دنبال حق مرم ببینیم، چقدر تلخ و دردناک است که دیگر نام قاضی عیسی حسنی که زمانی در تیتر یک رسانه‌ها بود قرار نیست دیگر در رسانه‌ها ببینیم، به راستی تلخ و دردناک است که اسمت را مرحوم صدا کنیم، مردم این استان به حضورت نیاز داشتند این رفتن کمی زود بود.....

خدایا شهادت می‌دهیم قاضی عیسی حسنی در استان کهگیلویه و بویراحمد حامی مظلومان بود، به دنبال حق مردم بود، تو نیز در آن دنیا حامی‌اش باش...