تهدیدی خاموش برای خاک و سلامت کهگیلویه‌وبویراحمد

آتش زدن کاه و کلش برنج؛

تهدیدی خاموش برای خاک و سلامت کهگیلویه‌وبویراحمد

با فرارسیدن پایان فصل برداشت برنج، سنت نادرست آتش زدن کاه و کلش در شالیزارهای کهگیلویه و بویراحمد بار دیگر هوا، خاک و سلامت عمومی را تهدید می‌کند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس»؛ فرایند برداشت محصول برنج، به ویژه در مناطق کشت این محصول استراتژیک در استان کهگیلویه و بویراحمد، همواره با یک چالش زیست‌محیطی و کشاورزی جدی روبه‌رو بوده است، مدیریت بقایای گیاهی باقی‌مانده بر روی زمین که به طور عمومی به آن «کاه و کلش» گفته می‌شود. این بقایا که شامل ساقه‌ها و برگ‌های خشک‌شده پس از برداشت دانه اصلی هستند، به دلیل حجم انبوه و دشواری دفع متأسفانه به طور سنتی و گسترده توسط کشاورزان به ویژه در اواخر مهرماه و اوایل آبان‌ماه، به آتش کشیده می‌شوند.

آتش‌زدن کاه و کلش یک راهکار ظاهراً سریع و کم‌هزینه برای آماده‌سازی سریع زمین جهت کشت بعدی (معمولاً گندم یا کشت مجدد برنج) تلقی می‌شود، اما این عمل با چشم‌پوشی از پیامدهای ویرانگر کوتاه‌مدت و بلندمدت پایه‌های پایداری کشاورزی و سلامت عمومی منطقه را هدف قرار می‌دهد.

معایب و مضرات تفصیلی آتش‌سوزی کاه و کلش

آتش‌زدن بقایای برنج صرفاً سوزاندن یک ماده گیاهی نیست؛ بلکه یک واکنش شیمیایی زنجیره‌ای است که ساختار خاک، کیفیت هوا و سلامت جامعه را به طور همزمان مورد تهاجم قرار می‌دهد. مضرات این عمل را می‌توان در سه دسته اصلی مورد بررسی قرار داد: آلودگی هوا و تهدید سلامت عمومی احتراق کاه و کلش، فارغ از شرایط جوی، به طور مستقیم منابع عظیمی از آلاینده‌ها را وارد اتمسفر می‌کند.

این فرآیند احتراق معمولاً ناقص است و منجر به انتشار غلظت‌های سمی و خطرناکی از مواد شیمیایی می‌شود، مهم‌ترین و خطرناک‌ترین محصول جانبی این آتش‌سوزی‌ها، تولید حجم وسیعی از ذرات معلق در هوا است. همچنین سبب ایجاد مه دود گسترده می‌شود؛ غلظت بالای دود و ذرات معلق، به ویژه در ساعات اولیه صبح و اواخر مهر که شرایط جوی ممکن است پایداری بیشتری داشته باشد، باعث کاهش شدید دید افقی در جاده‌ها و مناطق شهری مجاور می‌شود.

علاوه بر ذرات معلق، احتراق بقایای آلی منجر به انتشار گازهای: دی‌اکسید کربن یعنی اصلی‌ترین گاز گلخانه‌ای که به تشدید تغییرات اقلیمی کمک می‌کند و مونوکسید کربن گازی سمی که در شرایط احتراق ناقص آزاد شده و می‌تواند در غلظت‌های بالا کشنده باشد، می‌شود.

این ترکیبات که سرطان‌زا هستند، در دود ناشی از سوزاندن مواد آلی به وفور یافت می‌شوند، همچنین آسیب‌های جبران‌ناپذیر به خاک کشاورزی (کاهش حاصلخیزی پایدار)، خاک سالم که حیاتی‌ترین دارایی کشاورز وارد می‌آورد؛ همچنین آتش زدن بقایا دقیقاً به این دارایی حمله می‌کند و حاصلخیزی بلندمدت زمین را به خطر می‌اندازد.

ماده آلی که بخش اعظم آن از بقایای گیاهی سوخته تأمین می‌شود، قلب حاصلخیزی خاک است. این ماده وظایف حیاتی زیر را بر عهده دارد؛ ذخیره آب و رطوبت یکی از وظایف آن است، ماده آلی مانند اسفنج عمل کرده و ظرفیت نگهداری آب خاک را افزایش می‌دهد؛ همچنین سوختن آن منجر به کاهش شدید رطوبت‌پذیری و افزایش نیاز به آبیاری می‌شود. ساختاردهی خاک که کمک به ایجاد تجمعات پایدار خاک که نفوذپذیری را افزایش می‌دهد.

برآوردها نشان می‌دهد که سوختن سطحی بقایا، می‌تواند تا ۷۰ درصد از ماده آلی سطحی خاک را در عرض چند ساعت از بین ببرد. باید دانست که از دست رفتن عناصر غذایی حیاتی و بقایای گیاهی، مخزن ذخیره عناصر غذایی هستند که گیاه در طول دوره رشد جذب کرده است. با آتش زدن، بخش بزرگی از این مواد به هوا منتقل شده و یا به صورت خاکستر غیرقابل جذب در می‌آیند.

شایان ذکر است که نیتروژن موجود در بقایا، به سرعت تبدیل به گازهای نیتروژن اکسید شده و از دسترس خارج می‌شود. این امر باعث می‌شود کشاورز مجبور به استفاده بیشتر از کودهای شیمیایی حاوی نیتروژن در کشت بعدی شود. همچنین از بین رفتن میکروارگانیسم‌ها و حشرات مفید؛ خاک، یک اکوسیستم زنده است.

دماهای بسیار بالا ناشی از آتش‌سوزی کاه و کلش باعث نابودی بخش عظیمی از باکتری‌ها، قارچ‌ها، کرم‌ها و حشرات مفید خاک (مانند حشرات تجزیه‌کننده و میکوریزاها) می‌شود. این میکروارگانیسم‌ها مسئول تجزیه مواد آلی و آزاد کردن مواد مغذی به شکل قابل جذب برای گیاه هستند. نابودی آن‌ها، فرآیند طبیعی حاصلخیزی خاک را مختل می‌کند.

همچنین پس از سوختن، لایه‌های سطحی خاک ساختار خود را از دست می‌دهند و به دلیل فشردگی ناشی از جریان هوا و شوک حرارتی، سخت و متراکم می‌شوند. این امر باعث می‌شود نفوذ ریشه در عمق کاهش یابد و آب به سختی در خاک نفوذ کند و رواناب سطحی افزایش یابد.

آلودگی منابع آب و اکوسیستم‌های آبی

دود و خاکستر تولید شده صرفاً در هوا باقی نمی‌مانند. با وزش باد یا بارش‌های احتمالی، این مواد به سمت منابع آبی سرازیر می‌شوند؛ بقایای نیمه‌سوخته و خاکستر غنی از کربن و مواد سمی، وارد شبکه‌های آبیاری رودخانه‌ها و در نهایت تالاب‌های طبیعی می‌شوند. کاهش کیفیت آب شرب و کشاورزی با ورود این مواد می‌تواند باعث افزایش کدورت آب و تغییر در پارامترهای شیمیایی آب شود.

آسیب به اکوسیستم‌های آبی؛ در صورت ورود غلظت بالایی از مواد آلی سوخته به آب‌های ساکن، فرآیند تجزیه این مواد توسط میکروارگانیسم‌های آبی با مصرف شدید اکسیژن محلول همراه است که منجر به خفگی ماهی‌ها و سایر موجودات آبزی می‌شود.

با وجود تمام این موارد با تأکید بر اجرای قاطع و بدون استثنای قانون ممنوعیت آتش زدن بقایای گیاهی توسط کلیه نهادهای نظارتی اعم از سازمان حفاظت محیط زیست، جهاد کشاورزی، بخشداری‌ها و نیروی انتظامی، لازم است جریمه‌های سنگین و بازدارنده برای متخلفین در نظر گرفته شود و به طور مستمر در فصل حساس (اواخر مهر تا اوایل آبان) پایش‌های جدی صورت پذیرد.

همچنین با ایجاد یک کارگروه عملیاتی مشترک بین سازمان محیط زیست، وزارت جهاد کشاورزی (از طریق ادارات محلی) و مدیریت بحران استان‌ها برای ردیابی و جلوگیری از وقوع آتش‌سوزی‌ها در لحظه و حمایت مالی و فنی از کشاورزان (ایجاد انگیزه مثبت) صرفاً برخورد قهری کافی نیست؛ باید راهکارهای جایگزین اقتصادی و عملی برای کشاورز فراهم شود.

مسئولان می‌بایست با ارائه تسهیلات قرض‌الحسنه یا یارانه‌ای هدفمند برای خرید ماشین‌آلات جمع‌آوری بقایا مانند بیلر جهت تبدیل کاه به پرس‌های قابل حمل برای استفاده‌های بعدی (مانند خوراک دام یا تولید انرژی) به کشاورزان کمک کنند. دولت باید از طریق سازمان‌های ذیربط، ماشین‌آلات مدرن شخم‌زن یا خردکننده را به صورت یارانه‌ای یا تعاونی در اختیار کشاورزان قرار دهد تا امکان بازگرداندن بقایا به خاک (به عنوان کود سبز غیرمستقیم) فراهم شود.

همچنین با در نظر گرفتن یارانه مستقیم یا اعتبار کشت برای کشاورزانی که به طور صددرصد بقایای خود را به صورت بهینه مدیریت می‌کنند، به عنوان پاداش حفظ محیط زیست، باید فرهنگ مدیریت پسماند کشاورزی به صورت علمی و عملیاتی به کشاورزان با برگزاری کارگاه‌های ترویجی فشرده، معرفی روش‌های جایگزین، و آموزش‌های جامع در رابطه با تولید کمپوست و ورمی‌کمپوست، مالچ‌پاشی و دفن سطحی و ارائه تسهیلات قرض‌الحسنه یا یارانه‌ای هدفمند برای خرید ماشین‌آلات جمع‌آوری بقایا مانند بیلر جهت تبدیل کاه به پرس‌های قابل حمل برای استفاده‌های بعدی (مانند خوراک دام یا تولید انرژی) کشاورزان را از انجام این عمل سوء بازدارند.

انتهای خبر/