تبعات سخنان نسنجیده رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج؛
موجسواری رسانه ضدانقلاب با اظهارات عجیب رقیه پناهی
اظهارات عجیب و نسنجیده چند روز قبل رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به خوراک رسانههای ضدانقلاب تبدیل شده است.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» در روزهایی که جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش، همبستگی و انسجام اجتماعی است، یک اظهار نظر نسنجیده از سوی یکی از مدیران ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد، بار دیگر نشان داد که چگونه بیدقتی در بیان میتواند به بحرانی رسانهای تبدیل شود و حتی به خوراکی برای دشمنان این سرزمین بدل گردد.
سخنان سیده رقیه پناهی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد، در جمع مردم زادگاهش، روستای بردیان از توابع شهرستان چرام، در حالی بازتاب گستردهای یافته که محتوای آن از نظر افکار عمومی نوعی تبعیضگویی و برتریطلبی قومی و طایفهای تلقی شده است.
پناهی در این سخنان، سادات را به دستههایی تقسیم کرده و سادات علایی – یعنی طایفه خود – را برتر و ارجح بر سایر سادات دانسته است؛ نگاهی که نهتنها در تضاد آشکار با مبانی اخلاقی و دینی است، بلکه در تعارض کامل با مسئولیت اجتماعی و جایگاه مدیریتی یک مقام دانشگاهی قرار دارد. به فاصله کوتاهی پس از انتشار ویدئوی این سخنان، رسانههای ضدانقلاب با ذوقزدگی و نگاهی فرصتطلبانه، آن را دستبهدست کردند و تلاش نمودند از این خطای گفتاری، بهعنوان نشانهای از وجود تبعیض و تفرقه در میان اقوام و گروههای مذهبی در ایران سوءاستفاده کنند.
اما پرسش مهم و اساسی این است که چرا باید یک مسئول تحصیلکرده، دانشگاهی و دارای جایگاه مدیریتی، سخنانی را بر زبان آورد که زمینهساز تفرقه، سوءبرداشت و در نهایت، بهرهبرداری رسانههای بیگانه شود؟
وقتی فردی در جایگاه ریاست یک دانشگاه علوم پزشکی قرار دارد، جامعه از او انتظار دارد که در همه سطوح – از علم و تخصص گرفته تا اخلاق و گفتار – معیارهای حرفهای و انسانی را رعایت کند. سخنان تفرقهانگیز و تبعیضآمیز، نهتنها شأن این جایگاه را خدشهدار میکند، بلکه میتواند موجب از بین رفتن اعتماد عمومی به نهادهای مدیریتی شود.
در شرایط فعلی کشور، که دشمنان از هر شکاف کوچک برای دامنزدن به اختلافات قومی، مذهبی و اجتماعی استفاده میکنند، دقت در بیان و موضعگیری از واجبترین اصول مدیریت است. گاهی یک جمله ساده، میتواند زحمات سالها خدمت صادقانه را زیر سؤال ببرد و تصویری نادرست از ساختار مدیریتی نظام در اذهان عمومی ایجاد کند.
رفتار رسانههای معاند در مواجهه با چنین اتفاقاتی، کاملاً شناختهشده است. این رسانهها با رصد دائمی اخبار داخلی، در کمین کوچکترین لغزش زبانی یا رفتاری از سوی مسئولان کشور هستند تا آن را به تیتر اول خود تبدیل کنند. انتشار گسترده فیلم سخنان خانم پناهی در رسانههای ضدانقلاب، دقیقاً در همین چارچوب انجام شد. آنها بدون اشاره به زمینه و شرایط سخنرانی، با بزرگنمایی و تفسیر مغرضانه، این اظهارات را نشانهای از «تبعیض ساختاری» یا «نظام طبقاتی در ایران» معرفی کردند.
اگر مسئولان ما دقت لازم را در انتخاب واژهها و جملات خود نداشته باشند، عملاً به سوخت تبلیغاتی برای دشمن تبدیل میشوند. در واقع، بیاحتیاطی گفتاری یک مدیر، ممکن است برای رسانههای بیگانه همان اندازه ارزشمند باشد که یک سند محرمانه!
سخنان اخیر رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان، از آن جهت نگرانکننده است که در جامعهای چندقومیتی مانند کهگیلویه و بویراحمد، کوچکترین اظهارنظر تبعیضآمیز میتواند احساسات گروهی از مردم را جریحهدار کند. این استان، همواره به وحدت، غیرت و همدلی شناخته میشده است و چنین سخنانی، بهجای تقویت سرمایه اجتماعی، میتواند شکافهایی ناخواسته در بافت قومی و فرهنگی ایجاد کند.
یک مقام مسئول باید درک درستی از حساسیتهای اجتماعی منطقهای که در آن فعالیت میکند، داشته باشد. تفاوتهای طایفهای و قومی در استانهای جنوبی کشور، اگرچه ریشه در تاریخ دارند، اما همواره با احترام متقابل و پیوندهای خویشاوندی حفظ شدهاند. اظهاراتی از جنس «برتر دانستن یک طایفه از دیگری»، میتواند این تعادل ظریف را برهم زند.
یک مدیر باید زبان احترام، همدلی و اتحاد را بداند. مردم انتظار دارند از زبان مسئولان، سخنانی بشنوند که امید، انگیزه و همبستگی را افزایش دهد، نه کلماتی که مرز میان اقوام و گروهها را پررنگتر کند.
سخنانی از جنس «سادات ما برتر از دیگراناند»، نهتنها با روح دین اسلام بیگانه است، بلکه با اصول اخلاق مدیریتی نیز منافات دارد. هیچ نسبی، هیچ قومیتی و هیچ طایفهای در نظام اسلامی معیار برتری نیست؛ معیار فقط تقوا، خدمت و صداقت است.
رخداد اخیر باید زنگ هشداری برای همه مدیران کشور باشد؛ اینکه در عصر رسانه، هیچ جملهای بیاهمیت نیست و هیچ سخنرانی محلی، «محلی» باقی نمیماند. هر سخن، ظرف چند دقیقه در فضای مجازی منتشر میشود و میتواند تأثیری ملی یا حتی بینالمللی داشته باشد.
سیده رقیه پناهی شاید در بیان خود قصد تخریب یا توهین نداشته است، اما واقعیت این است که در جایگاه مدیریتی، نیت شخصی اهمیتی ندارد، بلکه اثر اجتماعی سخن است که مورد قضاوت مردم قرار میگیرد؛ جامعه از مسئولان خود انتظار دارد بهجای مرزبندی میان اقوام و طوایف، بر اشتراکات فرهنگی، مذهبی و انسانی تأکید کنند. مدیران باید پرچمدار وحدت باشند، نه عامل ناخواسته اختلاف.
در نهایت، این حادثه بار دیگر یادآور میشود که «قدرت گفتار» گاه از «قدرت مقام» اثرگذارتر است. مسئولان اگر مراقب زبان خویش نباشند، ممکن است ناخواسته تیشه بر ریشه اعتماد عمومی بزنند. گفتار سنجیده، ادب مدیریتی، و رعایت حرمت مردم، نه توصیه اخلاقی، بلکه ضرورتی برای بقا و اعتبار مدیریت در جمهوری اسلامی است.
انتهای خبر/