رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
پنج‌شنبه 1403/10/20 Thursday - 2025 09 January الخميس ، 9 رجب ، 1446
ساعت
1403-10-20 08:05 شماره خبر : 9938 https://sobhezagros.ir/short/ND5W3 0
یادداشت؛

حاج قاسم و دیگر شهدای جبهه مقاومت هدفی به‌غایت بزرگ داشتند که آن‌هم برقراری امنیت در کل خاورمیانه و اخراج نیروهای آمریکایی و بیگانه از منطقه بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» علی ناصری_ بدون تردید دفاع مشروع، حقی است که در صورت تعدی و تجاوز، امکان دفاع را برای شخصی که در معرض تهاجم قرارگرفته فراهم می‌آورد. در کنار حق دفاع، حق مقابله‌به‌مثل نیز مطرح‌شده است؛ هرچند ممکن است، گاهی گمان شود مقابله‌به‌مثل، از مصادیق و جلوه‌های دفاع مشروع است، اما به نظر می‌رسد این قاعده، به‌نوعی در عرض دفاع مشروع قرار می‌گیرد و از جهاتی نیز مکمل آن است.

اصل مقابله‌به‌مثل خود قاعدهای قرآنی و بین‌المللی است که از فطرت و طبیعت درون انسان سرچشمه می‌گیرد و عموم محققان و پژوهش گران بر جواز جریان طبیعی آن صحه می‌گذارد و مهم‌ترین کارکرد و نقش آن، جلوگیری از تجاوز و اعمال خشونت بیشتر و تکرار تعدیات ناشایست از جانب یک فرد یا گروه از بشر علیه سایر انسان‌ها به شمار می‌رود و به تعبیر گویاتر باعث حیات و زندگانی مادی و معنوی نوع بشر است.

بااین‌وجود نیز مقابله‌به‌مثل، قاعده‌ای مهمی است که نسبت به بخش عمده‌ای از نظام حقوقی ما نقش مبنایی و ریشه‌ای دارد و در بسیاری از قوانین حقوقی داخلی یا بین‌المللی، خود را نشان می‌دهد. بسیاری از آیات و روایات، به‌روشنی به آن دلالت دارند و بعضی موارد بدان استدلال و فقها بسیاری از فتاوای خود را از آن استنباط کرده‌اند. اگرچه قاعده مقابله‌به‌مثل با دادن حقّ قصاص، روحیه انتقام در انسان را تا حدی برآورده کرده و آن را کنترل می‌کند؛ ولی نقش روانی و بازدارنده نیز داشته؛ که بر اساس آن، سبب منع تجاوز افراد و دولت‌ها به افراد و دولت‌های دیگر می‌شود. اگر حقّ مقابله‌به‌مثل برای افراد و دولت‌های مورد تجاوز، محفوظ باشد و مردم دنیا به آن اعتقاد داشته باشند، کمتر فرد یا دولتی به خود، اجازه تجاوز به دیگران را می‌دهد و نگرانی از مقابله‌به‌مثل، او را به تأمّل بیشتر وامی‌دارد تا بیجا برای خود و دیگران دردسر نیافریند.

این در حالی است که در قضایای امروزی باید به اقدامات آمریکا علیه کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد که تبدیل سفارت به لانه جاسوسی، مصادره اموال ایران، هجوم نظامی و واقعه طبس، کودتای نوژه، حمایت از تجزیه‌طلبی و تروریسم، تحریک صدام و رژیم عراق علیه ایران، حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا از صدام در هشت سال دفاع مقدس، تأمین سلاح‌های شیمیایی عراق علیه ایران، حمله به کشتی‌ها و سکوهای نفتی ایران، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران، حمایت از سازمان منافقین، تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه ملت ایران، ایجاد اسلام هراسی و ایران هراسی با ساخت فیلم‌های ضد ایرانی و ضد اسلامی، تهدید مستمر ایران به حمله نظامی، حمایت از گروهک‌های تروریستی به‌ویژه در مرزهای ایران، حمایت از هرگونه فتنه و اغتشاش در ایران، اختصاص بودجه برای براندازی ایران، دخالت در امور سیاسی ایران، بسیج کردن کشورها علیه ایران، ترور دانشمندان هسته‌ای، بدعهدی در برجام، خروج از برجام، ترور سردار سلیمانی و دیگر ترورها ازجمله این اقدامات به شمار می‌روند.

در جریان شهادت «سردار سلیمانی» و همراهان ایشان ازجمله ابومهدی المهندس، رهبر معظم انقلاب مسئله «انتقام سخت» را مطرح نمودند و به ازای ترور سردار سلیمانی، یک پادگان آمریکایی و تعداد زیادی سرباز از بین رفتند. حال سؤال اینجاست که با توجه به آیه شریفه بمثل ما عوقبتم و این‌که گفته شد حداکثر مقابله‌به‌مثل منفی، مقابله به همان مقدار است و نیز این‌که حق قصاص با ولی دم است و نیز این گفته شهد امیر عبداللهیان که حملات موشکی به عین الاسد تنها انتقام ماشین سردار سلیمانی بود، این نوع مقابله‌به‌مثل را چطور می‌توان توجیه کرد؟

 پاسخ به این مسئله بسیار ساده است. در جریان حملات موشکی ایران به پایگاه «عین الاسد» باوجود وارد شدن تلفات مالی و جانی بسیار، هنوز هم شرط مماثلت در مقابله رعایت نشده است. باید توجه داشت که سردار سلیمانی و همراهان ایشان هدفی به‌غایت بزرگ داشتند که آن‌هم برقراری امنیت در کل منطقه و اخراج نیروهای آمریکایی و بیگانه از منطقه بوده است.

با ترور شدن ناجوانمردانه این عزیزان، آمریکایی‌ها به هدف خود رسیدند، اما با مرحله اول انتقام ایران حمله به پایگاه عین الاسد، اهداف ایران محقق نشده است؛ بنابراین می‌توان گفت که در این «انتقام سخت» هنوز هم شرط تناسب مقابله‌به‌مثل به‌خوبی رعایت نشده است. از سوی دیگر، نمی‌توان در این مسئله شرط تعداد را بیان کرد، چراکه باوجودآنکه تلفات آمریکایی‌ها بسیار بیشتر از تعداد شهدای ایرانی بود، اما این تعداد از نوع و کیفیت سردار شهید اسلام نبوده است. به‌عبارت‌دیگر، نمی‌توان یک ژنرال را ترور کرد و در پاسخ به مقابله‌به‌مثل با تعدادی سرباز اکتفا نمود.

بنابراین در پاسخ به سؤال اینکه چرا در جریان شهادت سردار سلیمانی به ازای ترور سردار سلیمانی، یک پادگان آمریکایی و تعداد زیادی سرباز از بین رفتند؛ و چطور با آیه شریفه «بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ» تطبیق می‌دهیم؟ جواب این است که ما با یک ژنرال ایرانی بالا مرتبه روبرو هستیم که قطعاً با یک فرد عادی فرق می‌کند. به گفته شهید امیرعبداللهیان: «سردار سلیمانی شخصیتی بود که به‌راحتی نمی‌توان جای او را پر کرد. ترامپ باهدف قدرت‌نمایی آمریکا و تضعیف سپاه قدس ایران این کار را انجام داد». البته ایران ‌هم باقدرت به آمریکا پاسخ داد که البته هنوز به فرمایش رهبر انقلاب کار ایران تمام نشده و انتقام سخت بعدی درراه است. به گفته سرلشکر سلامی انتقام ما کاملاً جدی و قطعی است و ما اهل شرف و جوانمردی هستیم و عادلانه انتقام می‌گیریم؛ ماکسانی را هدف قرار می‌دهیم که در شهادت سردار سلیمانی مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشتند.

آمریکا به‌صورت هدفمند و به‌قصد استمرار در این اقدامات هدفمند یک نماد مقاومت را شهید کرد تا جریان مقاومت را متوقف سازد؛ ازاین‌رو نظام جمهوری اسلامی ایران نیز با اقدامی مشابه مانع از این جریان هدفمند و سوءنیت آمریکا شد. نکته اول اینکه شهید سلیمانی تنها نبود و همراهانی داشت که به همراه ایشان به شهادت رسیدند بنابراین مقتول یک نفر نیست. دوم قاتل آن‌ها یک نفر نیست که تنها با مجازات او عدالت برقرار شود بلکه قاتلین آن‌ها یک جریان و تشکیلات تروریستی است که موجبات قتل را فراهم کرده‌اند. سوم اینکه شهادت سردار سلیمانی تنها صدمه‌ای نبوده که در این حادثه به ایران وارد شد، بلکه حیثیت ایران موردحمله قرار گرفت، چون یک مقام رسمی ایران که مهمان رسمی در کشور دیگر بود موردحمله قرار گرفت. چهارم این حادثه تنها صدمه‌ای نیست که ایران از آمریکا خورده است و حوادث گوناگونی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف اتفاق افتاده که ایران به هر دلیل نتوانسته مقابله‌به‌مثل کند.

تا اینجا ایران اراده و توان خود را برای انتقام به آمریکا نشان داده است و دفع خطر صورت گرفته است؛ بنابراین آنچه باقی است، ادامه موضع انتقام‌گیری یا گذشت ایران مطرح است که بنا به موارد گفته‌شده و عدم‌تغییر سیاست‌های آمریکا، گزینه گذشت بسیار بعید به نظر می‌رسد. هرچند که تنها اگر دولت آمریکا علاوه بر خروج کامل از منطقه، حاضر به جبران کردن ضررها باشد، به نظر می‌رسد که اهداف سردار سلیمانی محقق شده و در آن صورت می‌توان به گذشت از مقابله‌به‌مثل فکر نمود؛ بنابراین بحث و نتیجه‌گیری قاعده مقابله‌به‌مثل، قاعدهای است قرآنی که در دو معنای مثبت و منفی بکار رفته است. معنای مثبت آن شامل پیگیری و مقابله در امور نیک و مثبت و جبران نیکی‌ها و معنای منفی آن عقوبت به‌مثل در مقابل سیئات و جرائم است.

قاعده مقابل به‌مثل حقی است که جزو احکام تکلیفی طبقه‌بندی می‌شود. از سوی دیگر، مقابله‌به‌مثل در ناحیه فردی، حقی اختیاری برای ستمدیده است، ولی در مواردی که جنبه عمومی دارد و دفاع از دین و جامعه تلقی می‌شود، وظیفه است. در قضیه شهادت سردار سلیمانی و انتقام ایران از آمریکا، علیرغم آنکه یک مرحله از انتقام ایران محقق شده است اما شرایط مقابله‌به‌مثل از حیث مماثلت برآورده نشده است. به‌عبارت‌دیگر، آمریکا کاملاً به هدف خود رسیده است اما ایران هنوز به هدف خود نرسیده است و بنابراین آمریکا باید منتظر اقدامات بعدی ایران باشد.

انتهای خبر/

 

اخبار مرتبط

آخرین اخبار