قصه فراموش شده آسمان
یاسوج و فرودگاهی که در زمان گم شد
بیتوجهی مسئولان به میراث، هوانوردی کهگیلویه و بویراحمد را به مخروبهای برای منظرهای از خاک، خار، خاشاک و پرسه دامها تبدیل کرده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» در حاشیه شهر یاسوج، نمادی از پیشرفت و اتصال به آسمان، اینک به نمادی از فراموشی و بیتوجهی تبدیل شده است. فرودگاه قدیمی شهر، که روزی دروازه کهگیلویه و بویراحمد به پایتخت بود، امروز صحنهای تأسفبار از ویرانی، مکانی خاکی و پرسه آزادانه احشام است. گویی این میراث هوانوردی استان، نه در حافظه تاریخ، که در انبوهی از خاک، خار و خاشاک و فضولات دامی دفن شده است.
فرودگاه قدیمی یاسوج که در دوران خود پذیرای پروازهای مختلف بود، پس از راهاندازی فرودگاه جدید این شهر، به سرنوشتی تلخ و غمانگیز دچار شد. بازدیدی میدانی از این محل، تصویری هشداردهنده از یک میراث ملی به نمایش میگذارد.
صحنهای از یک فراموشی سازمانیافته
با نزدیک شدن به محوطه فرودگاه، اولین چیزی که توجه هر بینندهای را جلب میکند، شکستگی و ریزش حصارهای اطراف آن است. این مرز شکسته، نه مرزی برای حفاظت، که دریچهای برای ورود احشام و تبدیل باندهای بتنی قدیمی به محل پریه اسبها شده است.
باند فرود که روزی شاهد نشست و برخاست هواپیما بود، امروز پوشیده از خاک، خار و خاشاک است که این حالت گواهی بر روزهای سپری شده و غبار فراموشی هستند.
صدای پای تاریخ در میان خاک، خار و خاشاک
کسانی که خاطراتی از شور و هیجان پرواز نخستین هواپیماها در این فرودگاه دیدهاند بر این باور بودند که این فرودگاه برای آنها فقط یک باند پرواز نبود؛ پنجرهای به دنیای بیرون و نماد توسعه بود. دیدن این صحنه که امروز به جایگاه دام و خار و خاشاک تبدیل شده، واقعاً قلب هر انسان دلسوزی را به درد میآورد.
سکوت مقامات و بلاتکلیفی یک ظرفیت
با وجود گذشت سالهای سال از تعطیلی این فرودگاه، این بیتوجهی، نه تنها باعث از بین رفتن یک اموال عمومی شده، بلکه فرصتهای متعددی مانند تبدیل این مکان به یک قطب گردشگری هوانوردی، موزه حمل و نقل هوایی، پارک موضوعی یا حتی یک مرکز فرهنگی-تفریحی را از استان سلب کرده است.
فرودگاه قدیمی یاسوج، بیش از آن که یک مجموعه فرسوده باشد، آیینه تمامنمای بیتوجهی به میراث صنعتی-تاریخی است. نجات این مکان از ورطه نابودی، نیازمند عزمی جدی است، باید به این پرسش پاسخ داد که آیا قرار است این نماد ارتباط با آسمان، برای همیشه در زیر خروارها خاک، خار و خاشاک دفن شود، یا چارهای برای احیای این ظرفیت فراموش شده اندیشیده خواهد شد؟