چرا دنا باید قربانی سد ماندگان شود؟
آقای رئیسجمهور فریاد دنا را هم بشنوید
در اعماق رشتهکوههای سربه فلک کشیده زاگرس، جایی که رودخانه خروشان ماربر، روح دنا را زنده نگاه داشته است، نبردی خاموش اما سرنوشتساز با دنا در حال وقوع است، آن هم احداث سدی با دستور مستقیم رئیس جمهور برای نابودی دنا.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» دستور اخیر رئیسجمهور برای تسریع در احداث سدهای خرسان ۳ و ماندگان در منطقه حفاظتشده دنا، موجی از نگرانیها را برای فعالان محیطزیست و ساکنان محلی برانگیخته است.
این تصمیم که باهدف حل بحران آب استانهای مرکزی اتخاذشده، میتواند به بهای نابودی یکی از ارزشمندترین ذخیرهگاههای زیستکره جهان تمام شود.
در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، دستور تسریع در احداث چندین سد ازجمله «خرسان ۳» و «ماندگان» را صادر کرد که به گفته مسئولان بالادستی هدف اعلامی؛ مهار بحران آب در استانهای مرکزی مانند اصفهان و یزد است.
دنا در محاصره سد ماندگان
اما این مسئله میتواند پیامدهای پنهانی همچون تهدید جدی اکوسیستم منحصربهفرد استان کهگیلویه و بویراحمد نابودی جنگلهای بلوطهای زاگرس و حتی تنها خانه امن پلنگ زاگرس را داشته باشد.
این سد در منطقه حفاظتشده دنا و در منطقه ماندگان و بر روی رودخانه ماربر یکی از سرشاخههای رودخانه خرسان که خود یکی از سررشتههای اصلی کارون بزرگ است احداث میشود.
فعال محیط زیستی احداث این سد سریالی و مخرب برای طبیعت زاگرس شرقی در همسایگی دنا همیشه استوار را «معاملهای ناعادلانه به بهای نابودی میراث طبیعی:میدانند، ولی موافقان این دو سد که بیشتر درزمینهٔ صنعت این آب را میخواهد بر تضاد این پروژه با مفهوم توسعه پایدار تأکید میکنند؛ دو سدی که مخزن هرکدام یک میلیارد مترمکعب و دیگری دو میلیارد مترمکعب آب خواهد بود که این میزان میتواند صدمات زیادی را بر پیکر زاگرس و در میان جنگلها و کوهستانهای سرزمین دنای شرقی وارد کند.
دستور اخیر رئیسجمهور نهتنها به یک موضوع محلی، بلکه به نمادی از تقابل دو نگرش در مدیریت منابع طبیعی تبدیلشده است:نگرش کوتاهمدت مبتنی بر انتقال آب بینحوزهای و نگرش بلندمدت مبتنی بر حفاظت از اکوسیستمهای طبیعی؛ آینده این تقابل، سرنوشت نهتنها دنا، که الگویی برای مدیریت تمام منابع طبیعی کشور خواهد بود
مسئولان بالادستی و شخص رئیسجمهور باید بداند که ذخیرهگاه زیستکره دنا، میراث طبیعی ایران و ثبتشده در یونسکو، امروز در مرکز نبردی تاریخی قرارگرفته است. پروژه سد ماندگان نهتنها آینده کارون و زاگرس را تهدید میکند، بلکه به آزمونی برای سنجش توان حاکمیت قانون در برابر فشار گروههای ذینفوذ تبدیلشده است.
بحرانی فراتر از یک پروژه
احداث سد ماندگان در قلب منطقه حفاظتشده دنا، نمونه بیسابقهای از نقض سیستماتیک قوانین محیط زیستی است؛ این پروژه بدون اخذ مجوز زیستمحیطی و در تضاد با اصل ۵۰ قانون اساسی پیش رفته است.
پیامدهای فاجعهبار؛ نابودی تنوع زیستی
دنا با ۱۲۰۰ گونه گیاهی و ۲۸۰ گونه جانوری، ازجمله آخرین پناهگاههای پلنگ ایرانی است؛ از سویی دیگر احداث این سد و رها نشدن میزان دبی رودخانه میتواند مرگ کارون را نیز رقم بزند و طبق نظرات کارشناسی کاهش ۴۰ درصدی آب کارون براثر این پروژه پیشبینی میشود.
تخریب معیشت محلی
جوامع بومی وابسته به منابع طبیعی دنا با بحران وجودی روبرو خواهند شد و آن خشک شدن چشمههای پاییندست این منطقه خواهد بود ، باید بدانیم که کوه دنا سرشار از یخچالها و چشمههای طبیعی و احداث این سد به گفته کارشناسان محیطزیست باعث کاهش برف در بالادست خواهد شد.
امروز باید به این مسئله بیندیشیم که دنا تنها یک منطقه حفاظتشده نیست؛ بانک ژن زنده کشور است. نابودی آن به معنای از دست دادن سرمایههای طبیعی ایران برای همیشه است.
آزمونی برای تمام ایران
پرسش اساسی امروز این نیست که آیا دنا نجات مییابد؟ بلکه پرسش این است:آیا حاکمیت قانون در ایران میتواند در برابر فشار گروههای خاص مقاومت کند؟
پاسخ به این پرسش، نهتنها سرنوشت دنا، که آینده تمام میراث طبیعی ایران را تعیین خواهد کرد. اگر پروژهای بدون مجوز زیستمحیطی میتواند در منطقهای تحت حفاظت بینالمللی اجرا شود، آنگاه هیچ منطقه حفاظتشدهای در کشور ایمن نخواهد بود.
این نبرد، نبردی برای تعیین این مسئله است که آیا منافع کوتاهمدت بر منافع ملی و حفاظت از میراث طبیعی ارجحیت دارد، یا قانون حاکم بر منابع طبیعی ایران است.
سد ماندگان و نابودی میراث طبیعی زاگرس
منطقه اجرای سد ماندگان در قلب منطقه حفاظتشده دنا، یکی از حساسترین زیستگاههای زاگرس قرار دارد؛ بر اساس هشدار کارشناسان، احداث این سد پیامدهای فاجعهباری خواهد داشت:نابودی زیستگاههای گونههای نادر شامل پلنگ ایرانی، خرس قهوهای و بز کوهی؛ به زیرآب رفتن مناطق بکر و گردشگری ماندگان، پادنا و خفر و حتی تخریب اکوسیستم منحصربهفرد زاگرس جنوبی؛ اینها گوشهای تخریب سریالی این سدهای وحشتناک در دنا است.
تلاشهای بیثمر قانونی
اگرچه نماینده بویراحمد، دنا و مارگون در نامهای به هیئترئیسه مجلس، خواهان پاسخگویی وزیر نیرو شده است، اما امضاء رئیسجمهور پای احداث این دو سد ، آب سردی بر تقلاهای بهرامی بود و باعث شد که وی در مصاحبهای از این موضوع به شدت از رئیسجمهور گلایه کند و این تصمیم را یک شوک عجیب بداند.
امروز شوربختانه در اعماق رشتهکوههای سربه فلک کشیده زاگرس، جایی که رودخانه خروشان ماربر، روح دنا را زنده نگاه داشته است، نبردی خاموش اما سرنوشتساز بین اسناد رسمی و بولدوزرها در جریان است.
فعالان محیط زیست احداث این سد را به عنوان کابوسی برای سرزمین افسانهای دنا می دانند؛ و هشدار داده اند که سد ماندگان = مرگ دنا است.به گواه کارشناسان حوزه آب و محیط زیست، احداث سد ماندگان در این منطقه حساس، به معنای نابودی غیرقابلجبران این ذخیرهگاه زیستکره است.
مسئولان دولتی امروز باید به پیامدهای فاجعهبار این پروژه واقف باشند و درزمانی که ابرها بارانزا دیگر سکوت دشتهای دنا را نمیشکنند و بارانی دیگر بر پیکر خسته زاگرس نمیبارد و اندک آب ذخیرهشده رشتهکوههای زاگرس و جنگلهای بلوط دنا، باز باید در چنگ سد سازان بیفتد.
به گواهی احداث این سد میتواند خشک شدن شریان حیاتی کارون و نخلهای ایستاده جنوب را در برداشته باشد؛ این سد ادامه حیات رودخانه کارون، بزرگترین رودخانه کشور، را با مخاطره جدی مواجه خواهد کرد.
نابودی تنوع زیستی بینظیر
منطقه دنا با دارا بودن صدها گونه گیاهی و جانوری منحصربهفرد، یکی از غنیترین اکوسیستمهای ایران است که با احداث سد برای همیشه از بین خواهد رفت.
تشکیل بحران خشکسالی پیدرپی
تغییر الگوی هیدرولوژیکی منطقه، خشکسالیهای مصنوعی و شدیدی را برای پاییندست به ارمغان خواهد آورد.
برهم خوردن توازن زیستی
این پروژه کلیت اکوسیستم دنا را که هزاران سال است برقرار بوده، بر هم خواهد زد.اکنون پرسش اساسی این است؛ آیا منافع کوتاهمدت یک پروژه عمرانی، به قیمت نابودی یک میراث طبیعی ملی و به خطر انداختن آینده زیستمحیطی کل منطقه تمام میشود؟ به نظر میرسد زمان آن فرارسیده که صدای فریاد دنا را پیش از آنکه برای همیشه خاموش شود، بشنویم.
انتهای خبر/