داغهای انتخاباتی؛
مناظره انتخاباتی خرامین و مقدم در صبح زاگرس
مناظره انتخاباتی میان ٢ کاندیدای انتخابات مجلس در دفتر خبری صبح زاگرس برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» مناظره انتخاباتي ميان آقایان شیرعلی خرامین و نستهن مقدم دو داوطلب انتخابات مجلس شوراي اسلامي در پايگاه خبري صبح زاگرس برگزار شد.
در اين مناظره دو سوال از داوطلبين پرسيده شد و هر كدام به مدت 4 دقيقه بايد به اين سوالات پاسخ مي دادند.
1- به نظر شما در شرایطی که مردم مشکل بیکاری دارند و حقوق بسیاری از کارگران کمتر از 10 میلیون تومان است، جمع حقوق و مزایای دریافتی یک نماینده مجلس و یا یک مسؤول دولتی حداکثر چقدر باید باشد؟ چند برابر حقوق کارگر باشد؟
خرامین: وقتی از حقوق گفته میشود اولین اصل این است که همه انسانها برای تأمین نیاز اولیه زندگی خود را دارند. دومین اصل این است که هیچکس به خاطر جایگاه و پستی که دارد حق ندارد حقوقی فراتر از اصلهای قانونی دریافت کند چه نماینده باشد و چه رئیس جمهورو چه هرکسی که میخواهد باشد.
بنابراین این دو اصل مدنظر ما باشد در تعیین حقوق تمام دنیا قوانینی دارد ما در کشورمان سازمان امور استخدامی و نهادهای زی ربط برای حقوقشان تعریفهایی دارند اولین بنا این که این حقوق نباید زیر خط فقر باشد برای تمام کشورها خط فقر تعیین شده و مشخص است پس حقوقی که تعیین میشود چه برای کارگر باشد چه برای نمایندهی مجلس ، چه برای معلم باشد چه برای هرکسی باشد نباید زیر خط فقر باشد.
اصل بعدی هم این که ما اول باید سؤال کنیم آیا به برابری اعتقاد داریم یا عدالت؟
برابری این است که به هر کارمندی از اول تا آخر همه حقوق یکسان دریافت کنند این یک اصل است هیچ جای دنیا برابری را در این نمیپذیرند که مثلاً همه یک حقوق یک سانی دریافت کنند عملاً فرسوده کردن، کار انداختن اون سیستم است.
بنابراین هر کشور باید برای خودش دستورالعملهایی تعریف کند، به خاطر مثلاً مسابقهی کاری که فرد دارد مدرکی که دارد تخصصی که دارد سختی همه اینها را کنار هم قرار میدهند و یک اصل حقوقی هر کسی میشود. همان اندازه که نمایندهی مجلس حق دارد از این اصلهابرخوردار باشد یک کارگر هم حق دارد برخوردار باشد.
از دیدگاه بنده هیچ کس به خاطر داشتن جایگاه حق برخورداری از حقوقهای غیرقانونی را ندارد و هر کس در هر جایگاه باشد حق دارد که نیازهای اولیه زندگیاش تأمین شود.
این حقوق باید بر اساس دستورالعمل دارای یک سری شاخصههایی باشد که همهی انسانها با توجه به تواناییهایی که دارند و با توجه به ویژگیها، ظرفیتها، سختی کار، شرایط کار، سابقهی کار بتواند متناسب با این موارد حقوق خود را دریافت کنند.
نستهن مقدم: در پاسخ به این سوال با توجه اینکه ما در بطن جامعه هم هستیم با جوامع کارگری کار میکنیم و بخش اعظم نیروی کار ما متکی به حقوق هستند یعنی همهی زندگی یک نفر بر مبنای حقوق است ولی در ردههای شغلی بالاتر احتمال دارد مثلا شغلهایی موازی شغل اصلی داشته باشند مثلا کسی که نمایندهی مجلس، وزیر و ...
بنده بیست و پنج سال مدیر دستگاه بودم یعنی فرد اولین دستگاهی بود که در استان منطقه یا جایی در اختیارم بود و این مشکل همیشه وجود داشته و همیشه این مشکل برای کارفرما و سیستم اجرایی بوده است که کارگر بهرهوری و آن انگیزشش بستگی به این دارد که چقدر حقوق بگیرد دغدغه داشتن این موضوعات وجود دارد.
من نیز اعتقادم برای این است که واقعا فهم این سوال برای همهی مخاطبان به ویژه طبقات مختلف مشاغل کاری راحت تر باشد. اعتقاد من این است که یک طرف یکسری دریافتیها مبهم است یعنی ما همه چیز را در فیش حقوقی نمیبینیم برای کارگر همه چیز را میبینیم ولی برای مسول بالاتر شاید نبینیم این مسئلهی مهم است و این اختلاف سایهاش بر زندگی فرزندان این کارکنان در دستگاه از مدیر کل تا ردههای پایین شغلی که تعریف شده وجود دارند.
اگر اینها حتی بر اساس اون فیش حقوقی پذیرفته باشند که این حق قانونیشان است اما نوع زندگی کیفیت زندگی در خانوادها، فشار و تاثیر زیادی بر روی فرزندان خانواده می گذارد در استفاده از امکاناتی که مثلا وارد مدرسه میشوند وارد بازی میشوند و مسایلی که آقای دکتر صحبت کردند. ضمن تایید صبحتهای آقای دکتر خرامین میخواهم بگویم که حتما باید یک سقفی در خصوص نماینده، مدیرکل، استاندار، فرماندار و بقیهی روسای ادارات باشد که این اختلافات آزاردهنده نباشد برای کارگری که مشکل دارد. خط فقر باید به درستی تعیین شود چرا چون بالاخره همه میخواهیم از یک بازار خرید کنیم کیفیت مهم است اما این نابرابری حقوق بالاخره اسمش بیعدالتی هست. این را نمی خواهم بگویم ولی بهتر این است که واقعا ما اقشار و جامعه کارگری که نیرو و سرمایهی اصلی هر سازمان هستند را با تامین حقوق مناسب و بستهها، بالاخص رفائیاتی که بالاخص کارفرما می تواند برای سیستم کارگری در نظر بگیرد بتواند بخشی از این نیازش و تامین همهی مخارج زندگیش را برطرف کند.
سؤالی در فضای مجازی پخش شد که ما بلد نیستیم در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی کشور را اداره کنیم
فرض کنید شما در جایگاه نماینده مجلس قرار گرفتهاید و یکی از مسئولان فعلی این عبارت را به کار بردند؟ جواب شما به این سخن چیست؟ و اینکه شما میتوانید طرحی ارایه دهید که که این تحریم کاهش فروش نفت و... را از این بن بست خارج کند؟
2- با توجه به زورگویی دشمن، آیا شما بلد هستید در شرایط تحریم و کاهش فروش نفت با تصویب قانون مناسب در اداره کشور راهگشا باشید؟ نظر شما در خصوص مسؤولی که بگوید "بلد نیستم در شرایط فشار دشمن و بدون ارتباطات خارجی، اقتصاد را مدیریت کنم" چیست؟
نستهن مقدم: اولاً موضع شما در مقام نمایندگی مجلس چیست؟ چه پاسخی خواهیم داد و بخش دوم سؤال اینه که آیا شما برای رفع این مشکل این برونرفت از این چالشایده و طرح داره یاخیر
کاملاً در بحث پاسخ به این سؤال به مسئولی که چنین نگرشی دارد باید قطعاً با صندلی مسولیتش وداع کند چرا؟ چون ما در دهههای قبل اثبات کردیم میتوانیم. در جنگ تحمیلی یک شرایطی بود که همه چیز بر ما هجمه کرده بودند تحریم بود تمام سازکارها برای شکست انقلاب ما توسط ابرقدرتها بکار گرفته شده بود جوانان و بسیجیان امدند پای کار. ما در جنگ بودیم و پیروز شدیم آیا تحریمی، هجمه و چالشی سختتر از جنگ هشت سالهی تحمیلی علیه کشورمان داشتیم؟!
ببنید در بحثهای این مدلی، اول همین جا بگویم ما بازهم نسخه داریم در حوزههای اقتصادی ما تحریم میشویم یا سیاسی یا روابط بینالمللی باز هم ما راههای برون رفت از این هجمهها ر داریم مثلاً برای مباحث اقتصادی ببینید نظم کشور در خیلی حوزهها به اقتصادش است در حوزههای اقتصادی ما اقتصاد مقاومتی را داریم که فرمان مقام معظم رهبری صادر شد.
اعتقادم این است که ما میتوانیم البته یک سری آمادگیهای برای این شرایط باید از قبل داشته باشیم یعنی باید برنامهیمان را برای شرایط عادی و شرایط بحران از قبل بدانیم.
مسئولی که این جمله را میگوید ما نمیتوانیم تعمیم دهیم که مثلاً این برداشت مدیریت کلان است این یک فرد یا افرادی یا تفکری این را گفتهاند که اعتقادا شاید یک روابط مثلاً بینالمللی خاصی در ذهنشان است با اینها میخواهند یک تلنگری به سیاست مثلاً عزت مصلحت و مثلاً بر اساس آن قوانین بردبرد کشور را به چالش بکشند.
بله میشود ما میتوانیم، از آن دسته مدیرانی هستیم که از جوانان انقلاب بودیم بالاخره اکنون دیگر جوانان اولیهی انقلاب دوران پیری و پختگی خود را گذراندهاند و مجرب هستند و میتوانند مشاورین خیلی قوی در کنار مدیران جوانی باشند که امروز هم مسلح به علم و دانش هستند و و هم انشاالله میتوانند از این چالشها که بیشتر ساختگی است و بیشتر عامدانه و برای بهم زدن اوضاع داخلی کشور طراحی میشوند عبور کنند لذا انشالله ما میتوانیم انشالله با برنامههایی که خواهیم داشت در شرایط بحران و تحریم کشور را به نحوی اداره کنیم که کمترین آسیب وارد شود کشور در شرایط بحران آسیبپذیر هست ولی کمترین آسیب را در صنوف مختلف و واحدهای محتلف کشور متحمل شویم.
شيرعلي خرامین: سؤالی که من دارم این است که چرا تحریم ما را باید انقدر اذیت کند اصلاً دلیل این موضوع چیست؟ اگر جواب این دو سؤال را دادید من جواب سؤال خودم رامیدهم.
تصور کنید فردا شورای امنیت تصویب کرد جزایر سهگانه تحویل عمارات داده شود یا تحویل میدهید یا تحریم میشوید چه راهی داریم به نظر شما باید چیکار کنیم فردا تصویب کردند از سیستان بلوچستان جدا شود یا جدا یا تحریم فردا تصویب کردن کردستانی باید جدا شود یا تحریم فردا تصویب کردند این قانون یا باید اجرا شود یا تحریر.
میخواهم بگویم این تحریم وجود دارد چه بخواهیم و چه نخواهیم برای همهی کشورها است. هر کشوری که دیگران اذیت کنند از این قدرت استفاده میکنند فعلا قدرتی که علیه ما جهان سومیها استفاده میشود تحریم است! چرا ما اینقدر ما شکنندهایم در مقابل تحریمها؟
ببینید برجام را بر ما تحمیل کردند راه دگیری هم نداشتیم نداشتیم غیراز آن چرا؟ برای انکه ما ضعیفیم! یعنی ما انقدر سست تعادلمان، این کشورهای دنیا برای حیاتشان در سطح مراودات بینالمللی یک پایههایی زیر کشورشان گذاتنشد هر چقدر این ستونها محکمترو سفتتر متعددتر باشد تکون دادن سختتر است.
چرا ما تحریم میشویم چرا تحریم بر روی ما اثر میگذارد؟
تحریم علیه روسیه و اوکراین هم بود تحریم علیه همه هست اما چرا فقط بر روی ما بیشترین اثر را میگذارد. علتش این است که پایهای کشورمان بر نفت استوار است ما تکپایهای هستیم به محض اینکه یک نفسی را میکشیم و میخوایم حرف بزنیم میگویند نفت را نمیخریم دیگه کشور متلاشی میشود.
تورم بالا میرود اقتصاد به هم میریزد همه چیز به هم میریزد پس اولین علت تحریم تک ستون بودن پایههای اتکای کشور ماست اگر ما بتوانیم چند کار را باید انجام دهیم. اولاً راههای موقت وجود دارد همین ستون را فعلا تقویت کنیم یکی از راههای آن به نظر من این است که ما بیایم با کشورهای صادرکنندهی نفت ارتباطی برقرار کنیم که بتوانیم از این اهرم فعلا و موقت استفاده کنیم.
ببینید اگر آمریکا بخواهد ما را تحریم کند نفت ما را تحریم میکند کشورهای همکار ما نفت ندهد چه اتفاقی میافتد؟ اتفاقش این است که که قیمت نفت بالا میرود، دنیای سرمایهداری مجبور است تسلیم شود آقای دکتر فرمودند چرا زمان جنگ نتوانستند، چون کشورهای صادرکننده با ما هماهنگ بودند به محض اینکه از ما جدا و پراکنده شدند سست شدن سهم ما را جبران کردند
کار بعدی که میکنیم باید روشهای جایگزین و مکملهای کناری قرار بدهیم من یک سؤال از شما میپرسم فکر میکنید بعداز عراق چه کسی بیشترین صدمه را از داعش دید بعد از عراق هم از نظر شهید هم از نظر هزینههای مالی هم از نظر هزینههای بینالمللی بیشترین هزینه را ما ایرانیها داریم.
اما الان سهم ما از بازار عراق چقدر است سهم ما از بازار عراق زیر هفده درصد است، ترکیه بیشترین خسارت را به عراق زد در کنار داعش سی و پنج درصد سهم بازار شد بنابراین با تحریم میشود به شرطی که یک پایه کنونی را قوی کنیم دو پایههای جدیدی جایگزین کنیم مثلاً ما میتوانیم تو زمینهی صنایع نظامی خیلی از کارها را ایجاد کنیم که دنیا ر به خودمان وابسته کنیم که جبران کنیم.