درخواست مردم کهگیلویهوبویراحمد از رئیس جمهور؛
خرسان و ماندگان باید متوقف شوند آقای پزشکیان
در آستانه سفر رئیسجمهور به کهگیلویهوبویراحمد، مهمترین مطالبه مردم توقف سدهای خرسان ۳ و ماندگان است؛ پروژههایی که بنا به هشدار کارشناسان، زیستکره دنا را تهدید کرده و آینده محیطزیستی استان را با خطر جدی روبهرو میکنند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» سفر قریبالوقوع رئیسجمهور به کهگیلویهوبویراحمد، در شرایطی انجام میشود که یکی از جدیترین و بنیادیترین مطالبات مردم استان، توقف فوری فرآیند احداث سدهای خرسان ۳ و ماندگان است؛ پروژههایی که طی سالهای گذشته بدون اجماع علمی و بدون رعایت اصول توسعه پایدار پیش رفتهاند و اکنون به مهمترین نگرانی مردمی در حوزه محیط زیست، عدالت سرزمینی و آینده زیستپایه استان تبدیل شدهاند.
بسیاری از کارشناسان، دانشگاهیان، کنشگران مدنی و جوامع محلی بر این باورند که ادامه این طرحها، نهتنها به بهبود شرایط آب و توسعه پایدار کمک نمیکند، بلکه آثار مخربی بر زیستکره دنا و منابع آبی استان برجای خواهد گذاشت؛ آثاری که جبران آن در آینده بسیار دشوار، پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن خواهد بود.
دنا، بهعنوان یکی از ارزشمندترین ذخیرهگاههای زیستکره ایران و جهان، امروز در معرض تهدیدی قرار گرفته که ناشی از استقرار پروژههایی است که بدون درنظرگرفتن حساسیتهای اکولوژیکی منطقه تعریف شدهاند. خرسان ۳ و ماندگان تنها سد نیستند؛ آنها حلقههای اصلی یک زنجیره مداخله اکولوژیکاند که مجموعاً میتوانند ساختار آبخوانها، زیستگاههای طبیعی، پوشش گیاهی و حیاتوحش منطقه را بهشدت دستخوش تغییر کنند.
گونههای شاخصی مانند خرس قهوهای، بز کوهی، سمندرهای بومی، و دهها گونه گیاهی ارزشمند که در زیستبوم دنا زیست میکنند، در برابر کوچکترین دگرگونی اکولوژیک آسیبپذیر هستند. احداث سدهایی با مخازن گسترده و تغییر مسیر طبیعی رودخانهها، باعث تکهتکه شدن زیستگاهها، افزایش مهاجرت اجباری گونهها و کاهش تابآوری اکوسیستم میشود؛ موضوعی که همه گزارشهای علمی داخلی و بینالمللی درباره ذخیرهگاههای زیستکره بر آن تأکید دارند.
از سوی دیگر، موضوع مهم انتقال آب، بهویژه انتقال آب این سدها به دشتهای بیآب یا صنایع خارج از منافع بومی، یکی از اصلیترین محورهای نگرانی مردم است. تجربه دهها پروژه مشابه در کشور نشان داده که انتقال آب از مناطق با طبیعت شکننده به دشتهای دیگر برای توسعه صنایع آببر، نهتنها مشکلات مناطق مقصد را حل نکرده، بلکه مبدأ را نیز با بحرانهای جدی مواجه کرده است.
مردم امروز یک سؤال ساده اما حیاتی دارند: چرا باید منابع آبی کهگیلویهوبویراحمد به قیمت تضعیف آبخوانها و نابودی دنا، صرف صنعتیسازی مناطق دیگر شود؟ این سؤال نه سیاسی است، نه جناحی؛ این مطالبهای برخاسته از ادراک عمومی نسبت به حق مردم در بهرهبرداری عادلانه از منابع طبیعی سرزمین خود است.
استان کهگیلویهوبویراحمد سالهاست زیر فشار توسعهنیافتگی ساختاری قرار دارد. اما تجربه نشان داده که توسعه واقعی، از دل تخریب طبیعت، سدسازیهای پرهزینه و انتقال آبهای بیبرنامه بهدست نمیآید. توسعهای که بر ویرانی زیستکره دنا بنا شود، توسعه نیست؛ بحرانآفرینی است. مردم استان امروز با صدایی واحد اعلام میکنند که با ادامه چنین پروژههایی مخالفاند و این مخالفت محصول آگاهی عمومی نسبت به مخاطرات محیطزیستی و پیامدهای اجتماعی این تصمیمهاست. مهمتر آنکه، این مخالفت بهمعنای مخالفت با توسعه نیست؛ بلکه تأکید بر «مدل درست توسعه» است؛ توسعهای مبتنی بر ظرفیتهای طبیعی، گردشگری، کشاورزی پایدار، انرژیهای تجدیدپذیر و اقتصاد بومی.
در این میان، سفر رئیسجمهور فرصتی کمنظیر است تا این مطالبه مردمی بهطور مستقیم در سطح ملی طرح شود. مردم انتظار دارند رئیسجمهور، با نگاه ملی و آیندهنگر، روند این پروژهها را متوقف کند و دستور بازنگری جدی در ارزیابیهای محیطزیستی صادر نماید. شفافسازی، مشارکت جامعه محلی، و بررسی مجدد پیوستهای اقتصادی و زیستمحیطی این پروژهها باید جزو نخستین اقدامات دولت در پاسخ به این مطالبه باشد. امروز در یک نقطه حساس تاریخی قرار داریم: یا مسیر توسعه متوقف میشود تا طبیعت باقی بماند، یا طبیعت قربانی میشود بدون اینکه توسعه واقعی حاصل شود.
یکی از مهمترین مشکلات سدهای خرسان ۳ و ماندگان، نبود پیوست محیطزیستی معتبر و نبود شفافیت در ارائه اطلاعات به مردم است. هیچ گزارش رسمی و جامع که بر اساس استانداردهای علمی بینالمللی ارزیابی شده باشد، به مردم عرضه نشده است. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، اجرای چنین پروژههایی بدون رضایت و اطلاعرسانی شفاف به مردم و بدون گزارشهای تخصصی مستقل، کاملاً ممنوع است. مردم حق دارند بدانند که چه بر سر منابع طبیعی، اقتصاد محلی و آینده استانشان خواهد آمد؛ این یک حق عمومی و قانونی است که باید محترم شمرده شود.
افزون بر این، اثرات اجتماعی این پروژهها نیز قابل چشمپوشی نیست. تخلیه اجباری روستاها، از دست رفتن زمینهای کشاورزی، نابودی مراتع، و مهاجرت اجباری بخشی از پیامدهای قابل پیشبینی این طرحهاست. این پیامدها تنها هزینههای مادی نیستند؛ اینها به معنای از بین رفتن هویت محلی، روابط اجتماعی و میراث فرهنگی مردم است. مردمی که قرنها در دامنههای دنا زیستهاند، امروز نمیخواهند به زیر فشار پروژههایی قرار گیرند که منافعشان برای آنان شفاف نیست.
در نهایت، باید گفت بزرگترین مطالبه مردم استان از رئیسجمهور در این سفر، نه پروژههای عمرانی جدید است و نه وعدههای کوتاهمدت؛ بزرگترین مطالبه، توقف سدهای خرسان ۳ و ماندگان است. مردم میخواهند صدایشان شنیده شود، نگرانیهایشان دیده شود و طبیعت استانشان قربانی تصمیمهای شتابزده نشود. دنا میراث همه مردم ایران است و حفظ آن وظیفهای ملی. امروز مطالبه مردم کهگیلویه و بویراحمد، مطالبهای برای حفظ آینده است؛ آینده فرزندان، آینده زیستبوم، و آینده توسعهای که باید پایدار، منصفانه و سازگار با طبیعت باشد.
انتهای خبر/