حیرت ناظران از خلافگویی چند لایه ظریف
اظهارات خلاف واقع محمد جواد ظریف درباره برجام و تحریمها، تعجب توام با تأسف ناظران را از این حجم خلافگویی و تحریف برانگیخت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وزیر خارجه دولت روحانی که دیروز در کنار مسعود پزشکیان در برنامه گفتوگوی تلویزیونی شرکت کرده بود، ادعا کرد:
- برجام اجازه نمیداد آمریکا تحریم جدیدی بیاورد.
- بایدن وقتی آمد پیچ را شل کرد و باعث شد آقایان نفت بفروشند. افزایش فروش نفت ایران، به خاطر شل کردن پیچ تحریمها توسط دولت بایدن بود.
- در آن ۶ ماه تلخ، ما بارها میتوانستیم برجام را زنده کنیم و مردم از این فلاکت زجر نکشند.
-بایدن قرار بود به برجام برگردد اما اسرائیل و قانون راهبردی مجلس ما مانع برگشت بایدن به برجام شد.
- مردم ما دیدند در سال ۹۵ و ۹۶ دو سال متوالی تورم تک رقمی و رشد دو رقمی داشتیم.
آقای ظریف در یک خلافگویی آشکار و در حالی دست طرف آمریکایی را پر میکند، که وقتی سناتور تد کروز از وزیر خارجه آمریکا پرسید «چرا فروش نفت ایران از روزی
۳۰۰ هزار بشکه به ۲ میلیون بشکه در روز رسیده؟»، بلینکن پاسخ داد: «ما تحریمهایی علیه شرکتهای بیشتری که در صنعت پتروشیمی ایران فعالیت دارند اعمال کردیم؛ با توجه به دیگر کنترلهایی که انجام دادیم، هزینه فروش برای آنها و راههایگریزی که باید انجام دهند – که ما در تلاش برای قطع کردنش هستیم– مسدود کردهایم... دولت آمریکا بیش از ۲۰۰ شخص را تحریم و حدود ۵۰ فروند از ناوگان سایه ایران را متوقف کرده است؛ واشنگتن در مراحل مختلف بارها بیش از ۶۰۰ تحریم علیه تهران وضع کرده، اما آنها سخت تلاش کردند و برای دور زدن تحریمها هر کاری که توانستند، انجام دادند. ما هر روز به تلاشمان برای مقابله با آنها ادامه میدهیم [اما] آنها مصمم هستند و این کار را انجام میدهند.»
با این وصف آقای ظریف چرا باید عصا زیر بغل دولت خبیث آمریکا بگذارد و موفقیت ایران را برای دولت درمانده آمریکا فاکتور کند؟!
او همچنین گویا نمیخواهد به یاد بیاورد که:
- میگفت بعد از ۲۰ ماه نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس افتتاح کنیم؛
- برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت شد، اما در بازگشت، به هواپیمای او به بهانه تحریم، بنزین ندادند و بالاخره به هر مکافاتی بود، با ورود وزارت دفاع آلمان، یک باک بنزین به هواپیمای حامل او دادند تا بتواند به تهران برگردد؛
- معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور را نامزد نمایندگی ایران در سازمان ملل کردند، اما دولت اوباما او را با برچسب تروریسم مورد توهین قرار داد و حاضر نشد ویزا بدهد. (بدین ترتیب احترام پاسپورت ایرانی هم برگشت!)
- تحریمهای ویزا (تهدید بازرگانان سفرکننده به ایران)، سیسادا و آیسا را در دوره اجرای برجام و در دولت اوباما به اجرا گذاشتند؛ اما دولت روحانی و وزیر خارجهاش، به جای مطالبه حقوق برجامی ایران، حاضر شدند بر سر بستههای توهینآمیز موسوم به اس پی وی و اینستکس (فروش محدود نفت به طرف سوم، در ازای دریافت غذا و دارو از اروپا!) مذاکره کنند و با این حال، طرف اروپایی همان تعهد را هم نپذیرد. این در حالی است که حتی درباره کشورهای مورد تحریم که مذاکره نکردند، غذا و دارو ذاتاً از تحریمها مستثنی بود.
- وزیر نفت و رئیس سازمان برنامه دولت روحانی (با وجود برجام) میگفتند حتی یک قطره نفت هم نمیتوانند بفروشند.
همچنین باید یادآور شد:
- جو بایدن رئیسجمهور آمریکا: «آمریکا به توافق[برجام] به عنوان نقطه شروعی برای دنبال کردن مذاکرات بعدی بازخواهد گشت. ما با متحدانمان برای تقویت و گسترش مفاد توافق هستهای کار خواهیم کرد و همزمان به دیگر نگرانیها نیز توجه خواهیم کرد... ما همچنین به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک ادامه خواهیم داد.»
- محمد جواد ظریف ۱۲ شهریور ۱۳۹۵ در نامه به فدریکا موگرینی و پس از اعمال تحریم لغو ویزا توسط آمریکا: «در چهارچوب قانون بهبود برنامه لغو روادید آمریکا و پیشگیری از تروریسم مصوب ۲۰۱۵، اتباع کشورهای برنامه لغو روادید که از ۱ مارس ۲۰۱۱ به ایران مسافرت نمودند یا در آنجا حاضر بودهاند یا تابعیت ایرانی هم دارند دیگر نمیتوانند تحت برنامه لغو روادید به آمریکا مسافرت نمایند یا در آنجا مورد پذیرش قرار گیرند... سفرهای گردشگری به ایران یا برای مبادلات دانشگاهی و علمی همواره بدون محدودیت انجام میشده و حتی پیش از برجام نیز مشمول مجازات نمیشد.»
نکته دیگری که باید یادآور شد اصرار چند باره مدعیان اصلاحطلبی به دوپینگ انتخاباتی به واسطه چوب حراج زدن به منافع ملی در حوزه سیاست خارجی است. چنان که سعید لیلاز (عضو حزب کارگزاران و طرف گفتوگوی ظریف در سال ۱۴۰۰) چند ماه قبل فاش کرد درز دادن فایل محرمانه آن مصاحبه، پالس به آمریکا برای حمایت از اصلاحطلبان در انتخابات بوده است. لیلاز در گفتوگو با شرق فاش کرد: «از گفتن جزئیات خودداری میکنم و سربسته میگویم که یکی از اهداف و دلایل انتشار آن فایل (مصاحبه ظریف)، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند».
این پالس دادن به آمریکا، تنها یک بار اتفاق نیفتاده که بتوان حمل بر اشتباه کرد. ظریف، در آستانه انتخابات سال ۸۴ هم، درباره تبعات شکست مذاکرات با طرفهای غربی، به البرادعی، رئیس وقت آژانس گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات، از شکست مذاکرات ما سود میبرند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی از دست رفته است. این، تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»
ظریف همچنین ۲۶ شهریور ۱۳۹۳ در شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی است. اگر با وجود تلاشهای ما، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر در انتخابات پارلمانی، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شدهام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».
اکنون به نظر میرسد فراتر از رقابتهای انتخاباتی، یک جریان آفت زده دنبال آن است که موفقیتهای ایران در عبور از تحریمهای آمریکا را برای طرف آمریکایی فاکتور کند و طرف ایرانی را در موضع ضعف و انفعال نشان دهد!!